بنده هرچه استدلال میکردم که اگر دست بخش خصوصی را در استفاده از “حجم نقدینگی!” باز بگذارند، کارها بهتر پیش میرود، گوش کسی به حرف بنده بدهکار نبود.
خوشبختانه در عمل دیدیم که هرجا این اجازه به بخش خصوصی داده شد، نتایج اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی شایان توجهی بدست آمد. یعنی مشاهده شد که از نظر اقتصادی، پولها رفت توی خط تولیدات بنیادی و صنایع مادر. از نظر اجتماعی هم تغییر الگوی مصرف حاصل شد. از نظر فرهنگی هم دستاوردهای عظیمی بدست آمد که البته صدایش صبح در میآید!
میگوئید نه؟ این آگهی را ملاحظه بفرمائید:
بنده مطمئن هستم که مخالفین، باز حرف خودشان را خواهند زد. اما شما میدانید که برای رسیدن به خودکفائی، همان قدم اول، عبارت است از ایجاد “سونای خشک”
اما اگر بخواهیم ضمن رسیدن به خودکفائی، از “سیستم تک محصولی” هم نجات پیدا کنیم باید همان کاری را بکنیم که در همه جای دنیا کردهاند. یعنی ایجاد “اطاق موسوژور!” که خودش به تنهایی به اندازه صنعت خرید و فروش ویدئو، ارزش اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی دارد.
حالا بنده نمیدانم که بانکها از محل سپردههای کوتامدت و میانمدت و بلندمدت، به اینجور فعالیتهای عامالمنفعه، وام هم میدهند یا نه. اگر نمیدهند که واقعا کملطفی میکنند.
“مش رجب”
روزنامه اطلاعات 11 اردیبهشت 1365