از پریروز که “مش رجب” و اعوان انصارش را با آن نثر ناصرالدین شاهی خودم دست بسر کردم، دیگر از آنها خبری نشد تا امروز که “شاغلام” آمد و گفت: “مش رجب” بنده را فرستاد خدمت جنابعالی. گفت: “سلام بنده را به “گل آقا” برسان و بگو که “مش رجب” کفت که دو کلمه هم راجع به آن شرکت بنویس.”
گفتم: کدام شرکت؟
گفت: همان که 250 میلیون تومن سوءاستفاده کرده 750 میلیون تومن جریمه شده.
گفتم: که چطور بشود؟
گفت: چطورش را من دیگر نمیدانم.
گفتم: ببینم شاغلام! تو در این چند ماهه اخیر، چندتا اسکناس هزار تومنی دیدهای؟
گفت: کور بشوم اگر یکیش را دیده باشم.
گفتم: مش رجب و غضنفر، چی؟
گفت: کور بشوند اگر دیده باشند!
گفت: من، چی؟
گفت: کور بشو… ببخشید، شما را جسارت نمیکنم!
گفتم: همین دیگر… شما سهتا کور و کچل گدا گشنه پول ندیده باهم جور شدهاید، معلوم است که یک میلیارد تومن به چشمتان زیادی میکند!
گفت: مش رجب بیچاره هم که نگفت راجع به ما بنویس. گفت راجع به بخش خصوصی بنویس.
با شنیدن این حرف یکدفعه نمیدانم چی شد که لنگه کفشم را درآوردم و پرت کردم طرف شاغلام… (گمان کنم از عصبانیت بوده باشد)… دیگر به کلهاش خورد، به چانهاش خورد، به سینهاش خورد، به شکمش خورد، به کجاش خورد، نمیدانم. همینقدر میدانم که شاغلام گفت: “آخ!!” و افتاد و غش کرد! حالا این مش رجب دوره افتاد، همهجا شایع کرده که گل آقا زد به بخش خصوصی!!
اما دروغ میگوید این مش رجب. چلاق بشوم اگر به بخش خصوصی زده باشم. بخش خصوصی کجا بود؟ من همان زدم به شاغلام. شاهد هم دارم. شما گول جوسازی این مش رجب را نخورید. او با من از سابق، خرده حساب دارد…
“گل آقا”
روزنامه اطلاعات 14 اردیبهشت 1366
بازهم از همین روز بخوانید :