1- مقدمه
صنعت خدمات مالی، فشارهای زیادی را بهدلیل چالشهای وضع موجود متحمل میشود که از جمله این چالشها میتوان به مواردی چون تغییرات نسبتاً گسترده در رگولاتوری، گسترش فناوریهای پیشرفته، و فینتکها که مدلهای بانکی سنتی را با چالش مواجه نمودهاند، اشاره کرد؛ اما با این وجود، بهنظر میرسد که بسیاری از بانکها آماده رویارویی با محدودیتهای شدید ناشی از فرسودگی بیش از حد سیستمهای خود هستند؛ در عین حال، بانکها بهدنبال ایجاد موقعیتی جهت رقابت با شیوههای جدید و نوظهور میباشند. فناوریهای نوظهور نهتنها محدودیتهای قابل توجهی را به بانکها تحمیل نموده است، بلکه محرکی جهت توانمندسازی بانکها در ایجاد تحولات بنیادین در عصر تحول دیجیتال نیز میباشد.
یکی از بزرگترین چالشهای فناوری اطلاعات در بانکها این است که بیشتر سیستمهای قدیمی و حتی بسیاری از سیستمهای توسعهیافتهی اخیر، برای سادهسازی و مکانیزاسیون فرایندهای بسیار ساختیافتهی بانکی طراحی شدهاند. از آنجایی که راهحلهای جدید مبتنی بر فرآیند، به آسانی بر روی امکانات پردازشی موجود سوار میشوند؛ با گذشت زمان چرخهی فزایندهی مکانیزهکردن فرآیندها، منجر به ایجاد پراکندگی و همپوشانی در پورتفوی برنامههای کاربردی خواهد شد.
بهمنظور شکستن این چرخه، جهت استفادهی مجدد از سیستمهای قدیمی و همچنین ادغام راهکارهای پیشرفته جدید، بانکها باید رویکردی کاملاً متفاوت نظیر مدلی مبتنی بر مؤلفهسازی کسبوکار بانکی اتخاذ نمایند. دیدگاه مبتنی بر مؤلفه، سازه بلوکهای گسستهای از کسبوکار را تعریف میکند که میتوانند بهصورتی انعطافپذیر، جهت پشتیبانی از کسبوکار، یکپارچه شوند.
2- پیشرانهای مولفهسازی در صنعت
زمانی که صنعتی در مؤلفهسازی به موفقیت دست مییابد، ذینفعان آن میتوانند مؤلفههای جداگانه و پیشرفتهتری را توسعه دهند تا در نهایت بتوان با ترکیب آنها، محصولات و خدمات توسعهیافتهتری را ارائه نمود. همچنین یک صنعت منفکشده به مؤلفهها قادر خواهد بود تا از فناوریها و رویکردهای نوین به شیوهی بهتری بهرهبرداری نماید، ضمن اینکه در صورت بروز تغییرات، تنها یک یا چند مؤلفه دستخوش تغییر میشوند و این تغییرات به سایر اجزای سیستم انتشار نیافته و ثبات موجود را خدشهدار نمیکند.
همانطور که برخی مقایسههای ساده در بین صنایع در ادامه نشان میدهد، صنعت خودروسازی نمونه خوبی از یک بازار مبتنی بر مؤلفه است که در آن جهت ساخت اکثر وسایل نقلیه، قطعات از چندین تأمینکننده تخصصی تهیه و با یکدیگر ترکیب میشوند. این قابلیت به صنعت خودروسازی این امکان را میدهد که محصولات پیچیدهتری ارائه نماید. شاید نمونهای که در آن این قابلیت کمتر بارز است، صنعت فیلم و سرگرمی باشد؛ چراکه با توجه به نقشهایی که بهوضوح تعریف شده است (بهعنوان مثال بازیگران، نویسندگان، تهیهکنندگان، کارگردانها) میتوان بهسرعت یک تیم پروژه را برای پشتیبانی از تولید یک فیلم واحد گرد هم آورد. اما در صنعت مالی، ایجاد طرحسازمانی (Blueprint) مبتنی بر مؤلفه، میتواند در نگاه اول دشوار و یا حتی غیر ممکن به نظر آید.
استاندارد BIAN یک طرح سازمانی کسبوکار مبتنی بر مؤلفه برای صنعت بانکداری تعریف مینماید. این استاندارد، بهطور خاص برای حل مشکل پیچیدگی پورتفوی برنامههای کاربردی توسعه یافته و بانکها را قادر میسازد تا بهتدریج عملیات کسبوکار خود را مؤلفهبندی کنند. این طرح، یک نمای جدید از مدل کسبوکار را برای شناسایی مؤلفههای استاندارد عملکرد کسبوکار («حوزههای خدمات BIAN») ارائه مینماید.
در سالهای اخیر، BIAN به توسعهی جزئیات مشخصات عملیات سرویس برای دامنههای سرویس پرداخته است. این جزئیات یک تعریف معنایی از تعاملات اساسی بین دامنههای سرویس ارائه میدهد که میتواند بهعنوان یک رابط کاربری سطح بالا برای برنامههای کاربردی (API) که در ایجاد ارتباط بین این مؤلفهها مورد نیاز میباشد، تفسیر گردد.
استاندارد BIAN به ارائهی روشی خاص جهت استفاده از APIهای معنایی بهمنظور کپسوله کردن و هدفدهی متفاوت سیستمهای قدیمی و ادغام کانتینرهای جدید مبتنی بر میکرو و مکرو سرویس در پورتفوی برنامه بانک برای طراحان و سازندگان سیستم ارائه میکند. این استاندارد، نه تنها به روشهای مورد نیاز جهت ساختاردهی مجدد به سیستمهای پردازش تراکنش درback end میپردازد، بلکه به سیستمهایی که با نیروی کار بانکی و مشتری در ارتباط و تعامل هستند و فعالیتهایی نظیر خدمترسانی به مشتری، توسعهی کسبوکار جدید، مدیریت ریسک و تحویل و توزیع محصول را پوشش میدهند نیز بسیار مورد توجه قرار میدهد.
3- علت استفاده از استاندارد BIAN
اگر استاندارد BIAN تنها توصیفات معنایی سطح بالا از کسبوکار ارائه میدهد که تلاش زیادی جهت توسعهی جزئیات آن در سطح پیادهسازی مورد نیاز است؛ پس این استاندارد چه ارزشی در توسعه ایجاد مینماید؟ آیا استفاده از آن، گام پیچیدهی دیگری به روند طراحی و توسعه اضافه نمیکند؟
راهبران فنی و معماران تصور مینمایند که از دامنههای سرویس تنها میتوانند به عنوان یک طراحی مفهومی در یک ماژول کاربردی اصلی استفاده کرد که تعداد محدودی از آنها در برنامههای تولیدی بزرگ یافت میشود؛ در صورتی که این دامنههای سرویس بهصورتی طراحی شدهاند که دارای ویژگیهای خاص معماری بوده و میتوانند تأثیرات عمیقی در همسویی با راهکارهای سیستمی داشته باشند:
3-1- عملکردهای کسبوکاری بنیادین گسسته و غیر همپوشان از قابلیت کانتینر نمودن برنامهها و استفادهی مجدد عملیاتی پشتیبانی میکنند – هر دامنهی سرویس با یک عملکرد کسبوکاری گسسته (منحصر بهفرد / غیر همپوشان) از نظر نقش کسبوکاری اصلی که آن عملکرد را ایفا مینماید، مطابقت دارد. (یعنی فقط بهطور کامل به آن نقش کسبوکاری تخصیص مییابد). یک دامنه سرویس نیز بهصورتی مشخص شده است که مسئولیت مدیریت چرخهی حیات عملکرد کسبوکاری خود را (هر بار که اجرا میشود)، بهطور کامل عهدهدار است. در نتیجه، یک دامنهی سرویس، اطلاعات و منطق کسبوکار خود را کپسوله میکند. دامنه سرویس را میتوان بهعنوان یک کانتینر سرویس گسسته در نظر گرفت که تمامی تبادلات اطلاعات خارجی که از طریق عملیات سرویس انجام میشود، در آن پیادهسازی شده است.
آنچه کمتر قابل مشاهده است، امکان بالقوه استفاده مجدد عملیاتی است. هنگامی که فعالیتهای کسبوکار با استفاده از رویکرد BIAN مدل میشود، وظایف کاری که ممکن است در یک فرایند خودکار خاص غیر منعطف و غیرقابل تغییر باشند، توسط عملکردهای کسبوکار گسسته، تخصصی و با سرویسهای فعالی جایگزین میشوند که میتوانند در هر زمینه کسبوکاری، قابل استفاده مجدد باشند و منجر به ایجاد درجه بالایی از قابلیت استفاده مجدد شوند.
3-2- پایداری در طول زمان از توسعه و انطباق تدریجی پشتیبانی میکند- دامنهی سرویس دارای یک نقش یا هدف کسبوکار است که مستقل از نحوهی اجرای احتمالی آن تعریف میشود (یعنی بر اساس آنچه انجام میدهد و نه نحوه انجام آن، تعریف میشود). عملکرد یا مسئولیت مجزای دامنه سرویس در طول زمان بسیار پایدار است. با تکامل شیوهها و تکنیکهای کسبوکاری، فعالیت داخلی دامنهی سرویس نیز ممکن است با تعریف گزینهها و ویژگیهای اضافی بهبود یابد. در این راستا اتصالات سرویس بیشتری نیز ممکن است مورد نیاز باشد، اما نقش / هدف کسبوکاری بنیادین آن بدون تغییر باقی خواهد ماند.
با طراحی خوب میتوان یک دامنهی سرویس را بهصورت تدریجی ساخت و یکپارچه نمود. فقط در صورت لزوم، قابلیتهای مورد نیاز توسعه مییابند. با استفاده مجدد از دامنه سرویس در سایر زمینههای کسبوکار، این امر میتواند بهطور مداوم افزایش یا گسترش یابد. در نتیجه، راهحلهای همسو با دامنه سرویس میتوانند از ماندگاری بسیار بالاتری نسبت به سیستمهای مبتنی بر فرآیند سنتی برخوردار شوند.
3-3- متعارف یا همان «برای همه» از سطح بالایی از قابلیت همکاری پشتیبانی میکند – دامنههای سرویس BIAN سازه بلوکهای عملکردی عمومی را تعریف میکند که در هر بانکی قابل استفاده بوده و فعالیتهای مربوطه را پوشش میدهد و آنها را میتوان با سازه بلوکهای راهکار که در TOGAF تعریف شده، مقایسه نمود. نقش / هدف آنها میتواند بهطور مداوم در محیطهای مختلف استقرار و پیادهسازی تفسیر شود. دامنههای سرویس عملکرد کسبوکاری را تعریف میکنند که معمولاً میتواند به یک شخص مسئول در سازمان تخصیص یابد که فعالیت و توسعه و تکامل آنها را کنترل میکند. در موقعیتهای مختلف استقرار، یک دامنه سرویس ممکن است شامل بخش کوچکی از عملکردها نظیر منحصر به مکان، پیشرفتهتر یا منحصربهفرد یا متمایز باشد. اما عملکرد اصلی دامنه سرویس، عمومی و فراگیر است. علاوه بر این، ارتباطات میان سرویسها در یک طرح سازمانی کسبوکاری نیز ثابت است.
4- معرفی استاندارد BIAN
شبکهی معماری صنعت بانکداری (BIAN) مجموعهای از بانکها، ارائه کنندگان راهکارهای بانکداری و مؤسسات آموزشی است که با هدف تعریف استانداردی جهت عملکردهای سرویسهای معنایی در صنعت بانکداری گرد هم آمدهاند. هدف BIAN رسیدن به تعریفی استاندارد از عملکردهای کسبوکار و تعاملات سرویس است، بهگونهای که بتواند با توصیف جریانهای کاری داخلی عمومی در هر بانکی، مزایای قابل توجهی را برای صنعت بانکداری فراهم نماید. هدف از این استاندارد کسب مزایای زیر است:
* توسعهی راهکاری با کارآمدی و تأثیرگذاری بیشتر که امکان یکپارچهسازی آن با سایر راهکارها در صنعت بانکداری وجود داشته باشد.
* این استاندارد میتواند با بهبود کارایی عملیاتی درون بانکها، فرصتی جهت ارائهی راهکارهای بهتر با قابلیت استفادهی مجدد بیشتر را درون و میان بانکها فراهم نماید.
* افزایش انعطافپذیری جهت سازگاری و مطابقت با مدلهای منبعیابی سرویسهای کسبوکار و تسهیل در همکاری و تکمیل روالهای کسبوکاری با سرویسهای کسبوکار ارائه شده توسط سایر توسعهدهندگان (طرف سوم (3rd party))
استاندارد BIAN در قالب یک مخزن معماری تحت وب منتشر شده است که از طریق وب سایت آن به نشانی https://bian.org قابل دسترسی میباشد. علاوه بر آن مجموعهای از محتواهای استاندارد BIAN در قالب مستندات و کتاب راهنمای BIAN تصویب و منتشر میگردد.
5- راهکاری متفاوت برای حل مسئلهای رایج در صنعت بانکداری
بسیاری از اعضای صنعت بانکداری از اعضای BIAN هستند که با رویهای منظم، مشکلات را رصد مینمایند. یکی از رایجترین مشکلات موجود، پیچیدگی بیش از حد در پورتفوی برنامههای کسبوکاری بانک است. این پیچیدگی مشکلات زیر را به دنبال خواهد داشت:
* عدم انعطافپذیری و پاسخگویی سیستمها
* حجم تغییرات زیاد با هدف بهبود عملکردهای سیستم موجود، که بهبودهای انباشته نامیده میشوند.
* سربار بالای هزینههای عملیاتی و پشتیبانی
* عدم امکان ترکیب سریع با تکنولوژیها، راهکارها و مدلهای کسبوکار پیشرفتهتر.
استاندارد BIAN این مشکل را با توسعهی یک استاندارد صنعتی عمومی حل میکند. نگرش این استاندارد، تعریف بخشبندیهای عملکردی و عملیات سرویس است بهگونهای که در هر بانکی قابل استفاده بوده و مشکلات ذکر شده را تا حدودی رفع نماید. هرچند ممکن است این هدف از BIAN، این سوال را ایجاد نماید که چرا مدل و راهکار BIAN میتواند بهتر از روشهای قبلی، پاسخگوی غلبه بر پیچیدگیهای پورتفوی برنامههای کاربردی باشد؟
جهت پشتیبانی از معماری سیستمهای بانکی، پیشنهاد اصلی BIAN، سازگاری با نگرش مبتنی بر قابلیت است، در صورتی که روش طراحی سیستمهای قبلی بانکی، مبتنی بر نگرش فرایند محور بوده است. جهت مشخص نمودن تفاوتهای دو رویکرد مطرح شده (رویکرد فرایند محور و ظرفیت محور)، از مقایسهی شهر و سازمان استفاده مینمایند. همانگونه که وجود نقشهی شهری مشکلات موجود در پیادهسازی طرح شهری را مشخص میکند؛ وجود قوانین معماری در سازمان، مشکلات طراحی معماری سازمانهای تجاری نظیر بانک را ملموستر و قابل درکتر مینماید.
هر طراحی متشکل از اجزا و مؤلفههای طراحی و رفتارها میباشد. مولفهها به بخشهایی در سیستم اطلاق میگردند که ثابت و مانا بوده و در سیستم استقرار مییابند. رفتارها بیانکنندهی الگوهایی پویا در سیستم بوده و نمایش دهندهی وقایع مورد انتظار هستند. یک معماری قابل درک، باید چگونگی پیکربندی اجزا را مشخص نماید تا بتواند از رفتارهای میان آنها پشتیبانی کند. به این طراحی یک «طرح سراسری (Overall Design) «میگویند.
جهت درک بهتر این مفاهیم، مثالی از یک طرح شهری را بررسی مینمائیم. اجزایی که در یک نقشهی شهری دیده میشوند، ساختمانها، پارکها و زیرساختهای ارتباطی هستند که لازم است تا بهگونهای قرار داده شوند که رفتارهای پیشبینی شدهی ساکنین را پشتیبانی نمایند. سفرها یا روزهای زندگی میتوانند معرف رفتارها در این طرح شهری باشند. مقایسهی معماری ساختمان در تمرین نقشهکشی شهری با معماری کسبوکار جهت طراحی برنامههای کاربردی در صنعت بانکداری، کمبودهای اساسی را در میان ابزارها برای معماران کسبوکار آشکار مینماید. شکل زیر نمایشی از این مقایسه را به تصویر کشیده است. اجزای تشکیل دهندهی نرمافزارهای بانکی، موارد ملموسی چون ساختمانها و خیابانها نیستند، آنها ظرفیتهای کسبوکاری ناملموسی هستند که بانک جهت اجرای کسبوکار خود میتواند آنها را اجرا نماید. متناظر با سفرهای درون شهری جهت طراحی شهری، فرایندهای کسبوکار در طراحی مدل بانکی نقش رفتارهای سیستم را بازی میکنند.
نتایج شهرسازی بدون وجود طرح جامع شهری، یک شهر کلبهای را میسازد که خیابانها و ساختمانهای آن، بر اساس نیازهای لحظهای و بدون هیچ برنامهریزی ساخته میشود. این رویه، در سیستمهای فرآیند محور نیز وجود داشته و در نهایت باعث وجود همپوشانی و افزونگی در برنامههای کاربردی میگردد. مثال این مسئله را میتوانید در شکل زیر مشاهده نمائید.
با درک شرایط همپوشانی و افزونگی در برنامههای کاربردی، میتوان فهمید که مشکل پیچیدگی برنامههای کاربردی از کجا نشأت میگیرد. این مشکل زمانی که سیستم با سیستمهای دیگر نیز در ارتباط باشد، بزرگتر و پیچیدهتر میشود؛ از این رو، بخشهای عملکردی از استاندارد BIAN، سازه بلوکهای ظرفیت کسبوکاری گسسته و غیر همپوشانی را تعریف مینمایند. گروه BIAN Service Landscape تمام بخشبندیهای عملکردی کسبوکار اصلی که ممکن است در هر بانکی وجود داشته باشد را شناسایی نموده است. بر اساس بخشبندی BIAN، یک نقشه برای همه یا بخشی از بانک ایجاد میشود که مشابه نقشهی شهری در یک طرح سازمانی است و نشان میدهد که چگونه پیشبینیهای BIAN بهعنوان یک استاندارد در صنعت بانکی، باعث کاهش تدریجی افزونگیها و پیچیدگیهای پورتفوی برنامههای کاربردی میشود. در شکل 3 میتوان تصویر انتزاعی این روند را مشاهده نمود.
این شکل بهصورت شماتیک نشان میدهد که بانکها چگونه میتوانند خود را با تغییرات تدریجی به معماری مناسب و مبتنی بر سرویسگرایی نزدیک کنند. این تغییرات پیچیدگی در کسبوکار را کاهش داده، سیستم را انعطافپذیرتر نموده و امکان استفاده از فرصتهای کسبوکار جدید را فراهم مینماید.
6- خلاصهای از اصول و قواعد طراحی در استاندارد BIAN
استاندارد BIAN به توسعهی رویکرد طراحی مبتنی بر معماری کسبوکار میپردازد؛ بهگونهای که ظرفیتهای کسبوکار و عملیات مرتبط با سرویس را شناسایی مینماید تا بتواند با انتخاب و چیدمان مناسب آنها، مدلی برای کلیهی مؤسسات مالی یا بانکها ارائه نماید. طراحیهای BIAN متعارف و استاندارد است به این معنا که با هر نوع مؤسسه مالی یا بانک سازگار خواهد بود. این سبک از طراحی با تکنیکهای قدیمی متفاوت بوده و با طراحیهای فرآیند محور نیز سازگاری دارد. استاندارد BIAN از یک نوع خاص از معماری سرویسگرا استفاده مینماید.
6-1- بخشبندی ظرفیتهای عملکردی کسبوکار
نگرش BIAN به این صورت است که کلیهی فعالیتهای بانکداری به مجموعهای گسسته از سازه بلوکهای ظرفیت عملکردی کسبوکار شکسته میشود که این سازه بلوکها، دامنههای سرویس نامیده میشوند. مجموعهی دامنههای سرویس BIAN، مجموعهای جامع در نظر گرفته میشود بهگونهای که هر فعالیت منحصر به فرد در کسبوکار میتواند در یک بخش مناسب از دامنههای سرویس قرار گیرد (که این دامنههای سرویس از طریق عملیات مرتبط با هر سرویس با یکدیگر در تعامل هستند). در ادامه مفهوم دامنهی سرویس در BIAN در سه بخش تشریح میگردد:
* مقایسهی دیدگاه ظرفیت عملکردی در BIAN با دیدگاه فرایندی: بیشتر مدلهای کسبوکار موجود از یک توصیف فرایندی جهت توصیف فعالیت کسبوکار خود استفاده مینمایند. نگاه فرایندی، نگاهی است که جهت نمایش یک فعالیت کسبوکار، مجموعهای از گامها یا وظایف مرتبط را برای رسیدن به یک هدف خاص در نظر میگیرد. در صورتی که در BIAN، همان فعالیت کسبوکار با شناسایی قابلیتهای گسستهی کسبوکار مدل میشود بهگونهای که الزامی به وجود توالی خاصی از تعاملات (Interaction) وجود نداشته باشد. فرآیند کسبوکاری مشابه مسیرهای موجود در نقشهی شهری است. در مقابل، سازه بلوکهای ظرفیت عملکردی کسبوکار، مشابه انواع مختلف ساختمانها و زیرساختهای موجود در شهر است که در سفرهای شهری به تک تک آنها توجه نمیشود.
* یک دامنهی سرویس BIAN، ترکیبی از یک دارایی (Asset) و یک کاربرد (Use) است: نگرش BIAN جهت تعریف یک دامنهی سرویس، ترکیبی از یک نوع عمل (Action) یا کاربرد با یک نوع از موجودیت یا دارایی است. نگرش BIAN، لیستی از کاربردها (الگوهای عملکردی (Functional Patterns) نامیده میشوند) را شناسایی مینماید و یک ساختار تجزیه سلسله مراتبی از داراییها و موجودیتهایی (قابل لمس و غیر قابل لمس) که در هر بانک وجود دارد را توسعه میدهد. سپس با ترکیب یک الگوی عملیاتی اولیه منفرد با یک نوع دارایی یا موجودیت، یک دامنهی سرویس را تعریف مینماید.
* دامنههای سرویس BIAN، عنصر اصلی و پایه در این حوزه هستند: بر اساس تعریف ظرفیتهای عملکردی استاندارد، هر دامنهی سرویس باید یک نقش اصلی و منفرد در کسبوکار را ایفا نماید. اگر یک دامنهی سرویس چندین عملیات را پوشش دهد، پس ترکیبهای متفاوت میتوانند در موقعیتهای اجرایی متفاوت اعمال شوند و رفتارها ممکن است که عملیات متعارف و استاندارد را متوقف نمایند. الگوهای عملیاتی و داراییها یا موجودیتها که در بخش قبل به آنها اشاره شد، به شناسایی نقشهای اصلی کسبوکار کمک میکنند.
6-2- مدلسازی رفتارهای دنیای واقعی
با مدلسازی رفتارهای کسبوکار، مشخصات دامنههای سرویس BIAN تست و پالایش میشوند؛ به این صورت که با هر بار اجرای آن و بررسی عملکرد کسبوکار، مشخص میشود که دامنهی سرویس به درستی تعریف شده و کاملاً گسسته است و تعاملات بین دامنههای سرویس آشکار میگردد (عملیات سرویس معنایی).
* دامنههای سرویس BIAN یک ساختار مشترک را به اشتراک میگذارند: همهی دامنههای سرویس، یک هدف کسبوکار یکتا را تحقق میبخشند و بهعنوان یک «مرکز سرویس (Service Center) « عمل میکنند. این مرکز سرویس دسترسی به دیگر قابلیتهای کسبوکار را با پیشنهاد عملیات سرویس و یا اجرای سرویسهایی از دیگر دامنههای سرویسی که ممکن است نیاز باشد، فراهم مینماید. هر دامنهی سرویس یک الگوی عملیاتی دارد که از طریق مدیریت رکورد کنترلی خودش، تشخیص داده میشود.
* فعالیت کسبوکار در BIAN با عنوان تعاملات دامنهی سرویس مدل شده است: هر چیزی که وارد بانک میشود، میتواند با مجموعهای مناسب از دامنههای سرویس نمایش داده شود و الگویی از تعاملات بین آنها را ترسیم نماید. با استفاده از سناریوی کسبوکار BIAN، مدل اولیه از تعاملاتِ فعالیتها گرفته میشود که مشابه یک فرآیند سطح بالای کسبوکار است. سناریوی کسبوکار یک نمایش نموداری ساده از دامنههای سرویس و تعاملات سرویسِ درگیر در یک رخداد کسبوکار است.
* عملیات سرویس در قالب عبارات معنایی تعریف شدهاند: تعاملات بین دامنههای سرویس، هسته استاندارد صنعتی BIAN را نمایش میدهد. این تعاملات در قالب عبارات معنایی توصیف شدهاند که این عبارات معنایی، مفاهیم اصلی از کسبوکار را پوشش میدهند که در تعاملات درگیر هستند. این عبارات معنایی تعریف واضحی را ارائه میدهند که میتوان آنها را به مفاهیم پیادهسازی تفسیر نمود.
7- خلاصهای از روشهای بهکارگیری استاندارد BIAN
استانداردهای BIAN، بخشبندیهای کلی از ظرفیتهای عملکردی کسبوکار (دامنههای سرویس) و عملیات سرویس معنایی آنها را ارائه میدهند. جهت نگاشت این طراحیهای استاندارد به یک سازمان خاص، نیاز است تا این طراحیها مطابق با محدودهی عملیاتی و ساختار سازمان مورد نظر انتخاب، مطابقت داده شده و مجتمع گردند. جهت پشتیبانی از توسعهی راهکارها، تعاریف مفهومی سطح بالای BIAN میتوانند به طراحیهای فنی با جزئیات بیشتر در سطح پیادهسازی نگاشت شوند. همچنین دامنههای سرویس BIAN میتوانند بهعنوان سازه بلوکهایی، در قالب طرح کسبوکاری سازمان (Blueprint) تجمیع شده و در بسیاری از تحلیلها و برنامهریزیهای سازمان قابل استفاده باشند.
استاندارد BIAN در سه سطح بهشرح زیر قابل بهکارگیری است:
* استفاده از مشخصههای BIAN بهعنوان یک طراحی سطح بالا جهت پیادهسازی
* ایجاد یک طرح سازمانی قابل ارائه
* یک طرح سازمانی، چارچوبی جهت تحلیل
7-1- استفاده از مشخصههای BIAN به عنوان یک طرح سطح بالا جهت پیادهسازی
طراحیهای مفهومی BIAN، نقطهی شروعی جهت تعریف نیازمندیهای سیستم فراهم میآورند. این طراحیها میتوانند جهت انتخاب و پیکرهبندی مؤلفههای نرمافزاری یا توسعهی راهحلهای سفارشی در راستای هدفگذاری و هم راستا سازی مجدد سامانههای موجود، مورد استفاده قرار گیرند. لازم است تا طراحیهای مفهومی BIAN بر اساس محیطهای فنی مختلف، به صورتهای متفاوتی تفسیر شوند. کلیات این دستورالعملها برای سه موقعیت مجزا، بهشرح زیر میباشد:
* ترجمهی طراحیهای مفهومی سطح بالای BIAN به مشخصههای نرمافزاری– طراحیهای مفهومی سطح بالا لازم است با جزئیات، توسعه داده شوند تا مبنایی جهت شرح نیازمندیهای سیستم باشند و بهعنوان راهنمایی جهت توسعهی راهکارهای نرمافزاری مورد استفاده قرار گیرند.
* تعامل با محیطهای فنی متفاوت – طراحیهای BIAN برای انواع محیطهای فنی، بهگونهای متفاوت تفسیر میشوند و بهطور گستردهای ارائه دهندهی مراحل سیر تکاملی حرکت بهسمت فعالسازی قابلیتهای مبتنی بر سرویس میباشند.
* مشخص کردن راهحلهای نقطهای (Point Solutions)– رویکرد عمومی جهت استفاده از طراحیهای BIAN، مشخص نمودن یک راهحل هدفمند (Targeted) یا نقطهای است که در آن میتوان از برنامههای کاربردی کسبوکار که در حال حاضر وجود داشته و پاسخگوی نیاز مورد نظر میباشند، در توسعههای جدید و بستههای تجاری قابل یکپارچهسازی، استفاده نمود. علاوه بر این، رویکرد کلی پروژهی BIAN، ارائهی راهنمایی اختصاصی جهت استفاده از مشخصههای BIAN در توسعهی واسطهای برنامههای کاربردی (API) میباشد.
لازم به ذکر است که همراستا نمودن راهکارها با یک طرح سازمانی مبتنی بر استاندارد BIAN، بهتنهایی پاسخگوی پشتیبانی از یکپارچهسازی راهحلهایی که در محیطهای فنی مختلف توسعه داده شدهاند، نمیباشد؛ بلکه بهتر است این راهکارها که در محیطهای فنی مختلف توسعه داده شده و منطبق با طرح سازمانی هستند، با یکدیگر یکپارچه شوند.
7-2- ایجاد یک طرح سازمانی قابل ارائه
چشمانداز خدمات BIAN شامل یک نمونه از هر دامنهی سرویس شناسایی شده میباشد که در قالب چارچوبی مرجع سازماندهی شده است. این چارچوب بناست تا دربرگیرندهی تمامی قابلیتهایی باشد که میتواند در یک بانک وجود داشته باشد که مبتنی بر ساختار سازمانی خاصی نبوده و برای سازمان مشخصی طراحی نشده است. جهت تفسیر استاندارد BIAN در برخی از انواع تحلیلها، میتوان در ابتدا طرحی از سازمان را با استفاده از دامنههای سرویس BIAN بهعنوان سازه بلوکهای اصلی ایجاد نمود. مراحل این کاربرد بهشرح زیر است:
* انتخاب دامنههای سرویسی که منطبق با فعالیتهای سازمان میباشند: اولین گام، شامل فیلتر نمودن دامنههای سرویسی است که از قابلیتهایی پشتیبانی میکنند که مورد نیاز سازمان مورد نظر نمیباشد.
* انطباق مشخصات عمومی BIAN در صورت لزوم: مشخصات دامنهی سرویس BIAN، انجام عملکردهای Core یا عمومی را پوشش میدهند. این مشخصات ممکن است تا در صورت نیاز، جهت انعکاس شرایط موجود در بانک مورد نظر، مطابقت داده شوند.
* تجمیع دامنههای سرویس در ساختاری منطبق با سازمان: آخرین و پیچیدهترین گام در ایجاد یک طرح سازمانی، سازماندهی دامنههای سرویس در قالب ساختاری میباشد که با ساختار عملکردی سازمان مورد نظر (وضع موجود و مطلوب) مطابقت داشته باشد. این مسئله نیاز به مدیریت مفروضاتی در سازمان نظیر در نظر گرفتن فعالیتهای کسبوکار موازی، عملکردها و فعالیتهای متمرکز و انعکاس ساختار موجودیتهای حقوقی یا گزارشدهی میباشد.
7-3- استفاده از یک طرح سازمانی بهعنوان چارچوبی جهت تحلیل
نقشهایی که دامنههای سرویس میگیرند، تمایل به پایداری بالایی دارند و در نتیجه دیدگاه سازمانی که بر مبنای آنها ساخته شده است، از پایداری سطح بالایی برخوردار خواهد بود. بنابراین چنین طرح سازمانی همانند چارچوبی جهت محدودهی وسیعی از کسبوکارها، برنامهریزیهای فنی و فعالیتهای تحلیلی مورد استفاده قرار میگیرد.
* مشخصات BIAN میتواند افزوده شود: طراحیهای مفهومی سطح بالای BIAN، میتواند به تعریف یک مدل در «وضعیت هدف (Target State) « افزوده شود تا چارچوب سازماندهی شده شامل بخشبندیهای قابلیت دامنههای سرویس و عملیات مرتبط با آنها را نگهداری نماید.
* ردیابی کارایی کسبوکار و ویژگیهای فنی: یک طرح سازمانی با توجه به قابلیتهای گسستهی دامنههای سرویس، دیدگاهی جامع و پایدار از بخشهای تشکیل دهندهی یک سازمان فراهم مینماید. این چارچوب میتواند متناوباً جهت تعیین اهداف و ارزیابی کارایی فنی و کسبوکاری مورد استفاده قرار گیرد.
* ایجاد سربار روی منابع جهت شناسایی کاستیها: از آنجا که یک طرح سازمانی، دیدگاهی بدون همپوشانی از قابلیتهای کسبوکاری جهت ساختاردهی به سازمان را فراهم مینماید، میتواند جهت شناسایی نقایص همپوشانی در منابع با سربار مورد نظر، نظیر شناسایی شکافها، تکرارها و عدم همراستاییها مورد استفاده قرار گیرد.
8- جمعبندی
ارزش استاندارد BIAN در ارائهی چارچوبی مفهومی مبتنی بر مؤلفههای کسبوکاری جهت طراحی و توسعهی راهکار میباشد. ویژگیها و مشخصات این استاندارد، سازه بلوکهای عملکردی استانداردی با جزئیات کافی و مورد نیاز تعریف مینماید که میتوان آنها را بهطور مداوم و بر اساس نقش مؤلفههای دامنهی سرویس و تعاملات سرویس میان آنها تفسیر نمود. همچنین اطلاعات کسبوکاری حاکم و مبادله شده توسط دامنههای سرویس میتواند بهعنوان معماری اطلاعات کسبوکار در سطح بالا تعریف شود.
استاندارد BIAN دارای مشخصههای مفهومی سطح بالایی است که نقطهی آغازین مناسبی جهت توسعهی سیستم میباشد؛ ولی این استاندارد جهت بهکارگیری در سطح اجرایی، نیاز به طراحیهای دقیقتری دارد. با این وجود سیستمهای همسو با دامنههای سرویس از توسعهی تدریجی و استفادهی مجدد عملیاتی در سطح قابل توجهی پشتیبانی میکنند؛ همچنین این استاندارد میتواند در صورت لزوم، از سیستمهای کاملاً توزیع شده و پیکربندیهای مبتنی بر همکاری پشتیبانی نماید. علاوه بر این، مهاجرت به معماری مولفهای مبتنی بر سرویس ممکن است به تدریج باعث تکه تکه شدن و ایجاد افزونگی در پرتفوی برنامههای قدیمی بانکها گردد، مشکلی که امروزه پیچیدگی و سربار عملیاتی قابل توجهی را در عملیات بیشتر بانکها ایجاد نموده است.
توجه به این نکته حائز اهمیت است که نیازی نیست تا راهبران فنی و معماران سیستم بیش از حد در روشهای زیرساختی معماری BIAN تبحر داشته باشند تا بتوانند از طرحهای BIAN استفاده کنند، اما آشنایی با مفاهیم کلیدی میتواند به تفسیر و استفادهی صحیح از مدل BIAN کمک کند.
در ادامهی این سلسله از نوشتارها سعی داریم تا به تشریح استاندارد BIAN و جایگاه آن در معماری صنعت بانکداری، اصول طراحی در این استاندارد، نحوهی بهکارگیری این استاندارد در شرایط مختلف و محتوای این استاندارد بپردازیم.
منبع: سایت BIAN به نشانی: https://bian.org