کدام پروژهها در شهر هوشمند قابلیت اجرایی شدن دارند؟ کلا انتظار ما از یک شهرهوشمند چیست؟ شهر هوشمند چه زیرساختی دارد؟ شهرهوشمند چه خدماتی را ارائه میکند؟ آیا پروژههای شهرهوشمند ما واقعی است یا فانتزی؟
مهمترین دلیل شکست پروژههای شهر هوشمند چیست؟ چرا شهروندان از برخی خدمات شهرهوشمند استقبال نمیکنند؟ چه تدابیری را باید به کار گرفت تا میزان استقبال مردم از پروژههای شهرهوشمند افزایش یابد؟ آیا میتوان پروژههای شهر هوشمند را به مردم تحمیل کرد؟چرا سرمایهگذاران از پروژههای IOT استقبال نمیکنند؟
وجود چنین دغدغههایی موجب شد تا کلاب هاوس بزرگان صنعت اینترنت اشیا به «بررسی پروژههای IOT در شهرهای هوشمند» اختصاص یابد تا ضمن شناسایی بسترها و موانع موجود؛ راهکار توسعه شهر هوشمند را بررسی کنند. این کلابهاوس در جلسات پیشین به موضوع «دولت دغدغه توسعه IOT ندارد»،«ما از قافله IOT جهان عقب ماندیم»،«معضل نهادینه نشدن اینترنت اشیا در ایران پرداخت که مورد استقبال قرار گرفت.
واقعی شدن پروژه
به گزارش ویکیتماس، در ابتدای بحث کلاب هاوس، سادینا آبائی برنده جایزه بینالمللی WSIS سازمان ملل به ضرورت واقعی شدن پروژهها اشاره و تصریح کرد: با گذشت زمان، ما به مسیر واقعی شدن IOT در ایران نزدیک میشویم. اگر بتوانیم این دستهبندی را به سمت واقعی شدن پیش ببریم.
با گذشت زمان، میتوان موانع پیشرو را بررسی کرد و در جهت رفع این موانع اقدام کرد. ما در گام نخست باید مواردی که برای بازسازی یک شهر و تبدیل آن به شهر هوشمند، لازم است را بررسی کنیم. دغدغه اصلی هوشمندسازی سرمایهگذاری است. در کشورما سرمایهگذاری دقیقی انجام نمیشود به همین دلیل بسیاری از طرحها نیمهتمام رها میشود و این زیان بسیار بزرگی است. در حال حاضر این موضوع به چالش بسیار بزرگ اقتصاد کشورتبدیل شده است.
شهر هوشمند یک مگاپروژه
حمید بهنگار در ادامه افزود: موضوعات متعددی در حوزه شهر هوشمند مطرح میشود. شهر هوشمند نه یک پروژه بلکه مگاپروژه است. لایههای متعدد را میتوان درقالب شهرهوشمند تعریف کرد. خودکارسازی صنایع، هوشمندسازی معابر،شبکه بیسیم،رباتها ،خانه هوشمند، مدیریت سنسورها،مدیریت سلامت ،نظارت یکپارچه، مدیریت هوشمند فضای سبز، مدیریت انرژی مواردی است که در ذیل شهر هوشمند میتوان بررسی کرد.
وی تصریح کرد: این سوال بارها مطرح شده است که یک شهر باید چه ویژگی داشته باشد که بتوان به آن شهر هوشمند گفت. در این مورد تعاریف متعددی وجود دارد. در این مورد بین کارشناسان اختلاف نظر وجود دارد. نقشه راه شهرهوشمند تهران تدوین شده و بزودی رونمایی خواهد شد. همچنین قرار است که روز ملی شهر هوشمند به تقویم اضافه شود . بازیگران زیادی در این حوزه با مدیریت مرکز تحقیقات شهر هوشمند اتاق بازرگانی و شرکتهای دانش بنیان در حال نقشآفرینی هستند.
وقتی این رویداد به تقویم اضافه شود. موضوع جدیتر دنبال میشود. البته مواردی از شهر هوشمند در تهران اجرایی شده است. پارکینگ هوشمند ودوربینهای شهری را میتوان در این حوزه مثال زد که ازموفقترین پروژههای شهری بوده است.
living lab نیازی ضروری
داورنظری در ادامه پروژههای شهر هوشمند را ارزیابی و تصریح کرد: IOT در شهرها کاربردهای مختلفی دارند. البته بهتر است تا پروژه عملیاتی را تعریف کرد. دوربین کنترل چراغ قرمز و پارکینگ از مواردی بود که به عنوان کاربرد IOT نام برده شد. این پروژهها موفق بوده است. البته پارکینگ حاشیهای جای کار بیشتری دارد. چند شرکت در حال کارکردن بر روی این پدیده هستند و نرمافزار را خودشان نوشتند. الان در نقطه خوبی هستیم.
فعالیت شرکتهای ما محدود به ایران نشده و شرکتها تلاش دارند تا در کشورهای منطقه هم فعالیت خود را گسترش دهند. در خصوص پارکینگ حاشیهای که دوسال پیش کلید خورد و منطقه دو تهران به عنوان پایلوت انتخاب شد. کنسرسیومی موفق شد که کار را دست بگیرد. این کار مشکلاتی جدی دارد و باید این نکته را به مردم قبولاند که حاشیه خیابان، متعلق به همه شهروندان است.
وی در ادامه افزود: مردم برای استفاده از فضای عمومی شهر باید عوارض پرداخت کنند. این رویکرد چندان از سوی مردم پذیرفته نیست. از این جهت این کنسرسیوم همچنان در حال زیاندهی بوده و موفق نشده است. عدم موفقیت این پروژهها موجب میشود که سرمایهگذاری بیشتری روی شهر الکترونیک انجام نشود. دوربین طرح ترافیک و چراغ قرمزهم سرمایهگذارانی داشت اما آنها به سوددهی رسیدند.
شهرداری تهران بر اساس تجارب شهرهای هوشمند دردنیا، تمایل نشان داده که living lab را راهاندازی کند. living lab ها در دنیا تفاوت زیادی با آزمایشگاهها دارند و آن این است که مبتنی بر پلتفرم هستند. برخی از شرکتها دارای راهکار برای شهر هوشمند هستند.
این راهکار را در living lab انجام داده و آن را تست میکند. در نهایت مجوز حضور در شهر را دریافت میکنند. این فضا حلقه مفقوده پروژههای شهر هوشمند در تهران است. یکی از نقاط ضعف کار در پارکینگ حاشیهای، این بود که کار پیشتر تست نشده بود. مهمتر اینکه باید بتوان مدل تجاری پرسودی را برای شهرداری تهران نهایی کرد. مهمترین دلیل روآوردن به این مدل این است که نقاط ضعف مشخص شود و کار سودآوری داشته باشد به همین دلیل living lab ایجاد شده است.
اختلاف نظر در تعریف شهر هوشمند
رضا سبزواری در ادامه افزود: از کجا میتوان گفت که شهری هوشمند است؟ آیا میتوان قابلیتهای شهر هوشمند را به شهری اطلاق کرد که بسیاری از زیرساختهایش مستهلک شده است. اگر بتوان شهر را تا حدودی بازسازی و هوشمند کرد آیا این این شهر با شهرهای هوشمند دنیا امکان رقابت دارد و اصلا میتوان این شهر را با آنها مقایسه کرد.
بازسازی شهرها برای هوشمندی
جواد رضازاده خواستار بازسازی شهر برای هوشمندتر شدن شد و گفت: به نظر برای انسجام بیشتر بحث بهتر است تا در این مورد ساختار واحدی را دنبال کرد. با توجه به تعریف خانم آبائی بهتر است تا این سوال پرسیده شود که آیا میتوان شهر را از نظر هوشمندی بازسازی کرد. این سوال بسیار مهم در مورد شهرهای رباتیک مطرح است.
در این مورد تعاریف متعددی وجود دارد. به نظر من بهتر است تا ما در این مورد به جمعبندی برسیم. به عنوان اولین گام بهتر است تا مشخص شود که آیا تفاوتی بین شهر هوشمند وشهر رباتیک وجود دارد یا خیر؟ در نهایت باید به سراغ این دغدغه رفت که مهمترین اهدافی که شهر هوشمند دنبال میکند،چیست؟
برخی این نکته را مطرح میکنند که اگرامکان مانیتور همه زیرساختها فراهم شود. هوشمندسازی رخ داده است. در برابر برخی تاکید دارند که فرهنگ هم باید تغییر کند. از نگاه دیگری، برخی به هوشمندسازی مراکز عمومی اشاره میکنند. با این تفاسیر میتوان پروژههای عملیاتی را بررسی کرد.
تعریف شهر هوشمند
حمید بهنگار در ادامه به تعریف شهر هوشمند اشاره کرد و گفت: تعریف من از شهر هوشمند تعریف خودم است. شهر هوشمند،شهری است که المانهای واکنشگرا است و یک تعامل خوبی با شهروندان دارد. اطلاعات گذشته در آن ثبت شده و نسبت به وقایع حال واکنشگرا است و یک دورنمایی از وضعیت آینده دارد. بسیاری از المانها در این تعریف میگنجد. در مورد پروژههای کاربردی هوشمندی، باید پروژههای اجرا شده در شهر تهران و پروژههایی که قابلیت کار دارد را بررسی کرد.
برخی از دوستان به این نکته اشاره کردند که ما ظرفیت هوشمندسازی را داریم. واقعیت این است که ما از این ظرفیت عبور کردیم. در حال حاضر در مرحله تولید محصول هستیم. پارسال شهرداری ما را دعوت کرد تا چند پروژه اصلی اینترنت اشیا را در شهر اجرایی کند. یکی بحث سرقت المانهای شهری بود.
به طور مثال مجسمه فردوسی را از وسط میدان دزدیدند. بحث دیگر آتشسوزی در شهر بود. بحث دیگر،اعلام حریق ساختمانها بود. برخی هم در نقشه راه هوشمندی شهر تهران قرار گرفته است که در مرحله بعد به آن اشاره میکنیم.
ضرورت بسترسازی
داور نظری خواستارمهیا شدن بسترها شد و گفت: ما باید این نکته را بررسی کنیم که کجای کار هستیم. در نهایت باید بسترها را بررسی کنیم تا شرایطی فراهم شود که این پروژهها زودتر توسعه پیدا کند. فعالان این عرصه که در این روم حضور دارند، میتوانند بسترهای لازم را برای موفقیت پروژههای شهر هوشمند را بررسی کنند. به هر حال پروژه موفق در تهران میتواند در 1270 شهردیگر هم اجرایی شود.
حتی اگر پروژهای ناموفق شود، همین مسیرعدم موفقیت را در سایر شهرها دنبال میکند. در حال حاضر شورای راهبری شهر تهران در بالاترین سطح با حضور معاونان شهرداری، شکل گرفته است. کار این شورا سیاستگذاری است. یک مرکز تهران هوشمند در سازمان فاوای شهرداری وجود دارد. این مرکز کار تکنیکالی پروژهها را دنبال میکند تا بتواند پروژه شهر هوشمند را اجرایی کند.
وی در ادامه افزود:موضوع بسیار مهم وجود living lab است که بازوی عملیاتی R&ِD است. یک مشکل ما در لانچ کردن پروژهها این است که شهرداری در ایران به مثابه یک نوزاد نارس است. شهرداری در ایران اختیار کامل سرویسها را ندارد. آب مسیر خودش را در سازمان آب،برق مسیر خود را در توانیر را طی میکند.
حتی حمل و نقل که به نظر میرسد متولیش شهرداری تهران است نیز مسیر دیگری را طی میکند و شهرداری تهران مالک مطلق حمل و نقل شهری نیز نیست. وقتی خدمات حمل و نقل به شهرداری تهران سپرده نشده است. در چنین شرایطی پرزنت کردن پروژههای هوشمندسازی که بتواند چالشهای شهری را بر طرف کند تا تابآوری شهری افزایش پیدا کند ، با مشکل مواجه میشود.
دغدغه اصلی مدل تجاری
داور نظری طراحی مدل تجاری را دغدغه اصلی دانست و تصریح کرد: هر پروژه تعریف شده باید با سایر سازمانها هماهنگی داشته باشد در غیراینصورت پروژه کاربردی را نمیتوان پرزنت کرد. یکی از پروژهها ایمنی ساختمان بود که بعد از حادثه پلاسکو توسط شورای شهر مصوب شد. براین اساس ساختمانهای بزرگ باید هزینهی را برای ایمنیسازی تقبل میکردند.
در آن چارچوب ،شهرداری تهران یک پروژه IOT را تعریف کرد تا جلو این حادثه را بگیرد. این پروژه سه ماه پیش اجرایی شد و شهرداری تهران اعلام نیاز کرد تا یک اپراتور داشته باشد. مقرر شد تا 5000 اطلاعات این ساختمانهای بزرگ در تهران گردآوری شود. از سوی دیگر پنلهای اعلام حریق این ساختمانها و سنسورها بر روی پلتفرم IOT قرار بگیرد تا سازمان آتشنشانی شهرداری تهران بتواند این اطلاعات را کنترل کند.
وی در ادامه افزود: این پروژه نیاز به یک اپراتور داشت. این اپراتور باید پلت فرم IOT داشته باشد. در این صورت میتواند ارتباط بین این سنسورها را برقرار کند. در این صورت سازمان آتشنشانی قادر میشود تا این 5000 تا را کنترل و مونیتور کند.
در صورت آتش سوزی امکان اطفای حریق زودتر فراهم میشد. به نظر من این پروژه از نظر مدل تجاری، ناکافی است. شما نباید انتظار داشته باشید که سرمایهگذاری پیدا شود و تمام ریسک پروژه را به جان بخرد. بر این موضوع تاکید شده است که سرمایهگذار اطلاعات را جمعآوری کرده ومدیریت کرده و یک درصدی هم به شهرداری بدهد. این روند کار را سخت میکند. ما این مشکل را در پارکینگ حاشیه خیابان هم داریم.
به هر حال افرادی در حاشیه خیابان پارک میکنند و چون ما الزام و اجبار قانونی نداریم برای همین در اخذ پول دچار مشکل میشویم. ساختمانهای بزرگ در این مورد باید توجیه باشند تا این پول را به شهرداری پرداخت کنند. حال این سوال مطرح میشود که اگر این پول پرداخت نشود چه میشود؟ هیچ اتفاقی رخ نمیدهد چون الزام حقوقی وجود ندارد. به همین دلیل سرمایهگذار با یک عدم وصولی هنگفت مواجه میشود وعملا در پروژه شکست میخورد.
ادبیات مشترک را پیدا کنید
آبائی به ضرورت پیدا کردن ادبیات مشترک اشاره و تصریح کرد: آقای داور به مشکل سرمایهگذاری و ریسک که از اهمیت زیادی برخوردار است،اشاره کردند. اگر بتوانیم مدل تجاری دقیقی را تعریف کنیم که شهرداری با بخش خصوصی بتوانند به توافق دست پیدا کنند،موفق میشویم. در حال حاضر، یک مدل تجاری بین دولت،بخش خصوصی و نهاد عمومی در قانون تجارت وجود دارد.
در گام نخست باید ادبیات مشترک را پیدا کرد در این صورت بخش خصوصی سرمایهگذاری میکند. اگر پروژه نیاز به بخش خصوصی دارد باید ادبیات مشترک تولید شود تا در صورت تغییر مدیران،پروژه به زمین نخورد. اگر شبکه ملی اطلاعات و دولت الکترونیک اجرایی شود. پروژه بازسازی شهر هوشمند به سرانجام میرسد.
شهروند هوشمند باید فواید شهر هوشمند را درک کند در اینصورت برای پروژه هوشمند سازی پول خرج میکند. در این صورت انبوهساز و …..برای هوشمندسازی ساختمان هزینه میکند. مردم باید مزیت هوشمندسازی را به عینه درک کنند تا برای آن پول خرج کنند.
شهر رباتیک و هوشمند
رضا سبزواری فرق شهر رباتیک و هوشمند را مورد بررسی قرار داد و گفت: شهر رباتیک و هوشمند در گام نخست تفاوتی چندانی ندارند. اما شهر هوشمند سنسور دارد و به کمک الگوریتم و هوش مصنوعی بتوانیم عملیاتی را انجام دهیم در این صورت میتوان ادعا کرد که شهر هوشمند داریم. این عملیات از یک سری سنسور محدود است. اما سیستم رباتیک مجموعهای از سنسور درهم تنیده است.
وی در ادامه افزود:به نظر من این منطقی نیست که همه امور از صفر تا صد بر عهده شهرداری گذاشته شود. مدیریت و برنامهریزی تا حدی از وظایف شهرداری است و سایر موارد باید بر عهده بخش خصوصی گذاشته شود. به نظر من عدم وصول مطالبات بیشتر به دلیل طراحی مدل است. من در مورد سیستم تشخیص حریق یک ابهام دارم چرا یک شرکت خصوصی که خدماتی را برای اطفای حریق به یک ساختمان داده است نمیتواند پول خود را بگیرد مثل اینکه نتوان پول اینترنت را از مشترک گرفت؟
امان از ساختار جزیرهای
حمید بهنگار تصمیمگیری جزیرهای را بلای جان مدیریت کشور دانست و گفت:عامل بسیار مهم در عدم شکلگیری سامانه شهر هوشمند در تهران ساختار جزیرهای، تصمیمگیری است.من به خاطر دارم که در جلسهای در وزارت ارتباطات و سازمان ثبت در مورد رد و بدل کردن داده، نگرانی گستردهای وجود داشت که الان مسئولیت با چه نهادی است؟ این سیستم جزیرهای معضل اصلی کشور است. ایران مجمعالجزایرازهم جدا است که همین نکته مدیریت را با مشکل روبرو میکند.
وی در ادامه افزود:در حال حاضر تعداد زیادی سامانه جدا از هم وجود دارد. در ابتدای کار یک سری خدمات روی کاغذ ارئه داده میشود. الکترونیکی کردن اسناد در حال حاضر در سازمان وجود دارد. نکته دیگر،ارائه خدمات برخط و خدمات دیجیتال است. در حال حاضر بانکداری هوشمند در ایران وجود ندارد بانکداری دیجیتال ایجاد شده است. اگر پیشبینی ،آنالیز، هوش مصنوعی و تحلیل و توصیه و موارد دیگر به این ساختار اضافه شود آنوقت میتوان به این ساختار هوشمند گفت.
مدیریت مالی
جواد رضا زاده به مدیریت مالی در شهر هوشمند اشاره کرد و گفت: از نظر من شهروند، این تعاریف اهمیت چندانی ندارد من دوست دارم از امکاناتی مفید استفاده کنم. من تجربه حضور در مالزی،سنگاپور و استرالیا را داشتم. با توجه به امکانات موجود خدماتی ارائه میشود که من حس هوشمندسازی پیدا میکنم.
یک اپ وجود دارد که کلیه خدمات شهری از طریق همین اپ عرضه میشود. من در ایران اپ بانک ملی را استفاده میکنم و در اینجا اپ یک بانک استرالیایی را . این بانک ماهانه در حال ارائه گزارشی است که موجب شده تا من به این اپ اعتماد کنم. حتی هزینههای ماهانه من را مقایسه میکند و به من کمک میکند تا وضعیت مالیام را مدیریت کنم.
فاصله معنادار
حمید بهنگار تصریح کرد: من با فرمایش شما موافقم. شهر دیجیتالی با شهر هوشمند یک فاصله معنادار دارد. شما دقت کنید که سیر الکترونیک ،دیجیتال و هوشمند را در حال حاضر داریم. در پروژههای شهری باید شهروندمحوری رخ بدهد. در این صورت فرصتهای زیادی برای هوشمندسازی به وجود میآید.
تفاوت بانکداری ما با جهان
سادیناآبائی به تفاوت بانکداری ما با جهان اشاره کرد و گفت: در نمایشگاه موبایل بارسلون،مدیرعامل سیتی بانک اعلام کرد که ما یک شرکت IT هستیم که لایسنس بانکداری داریم. شما با مرور این جمله، تفاوت بانکداری را در ایران و جهان متوجه شده و انسان میفهمد که چرا وضعیت بانکداری ما رضایتبخش نیست.
نیازفانتزی ممنوع
داور نظری، نیازفانتزی را در پروژه شهر هوشمند بررسی کرد و گفت: مدل کسب و کار برای پروژه عملیاتی هوشمندسازی در ایران دچار مشکل است. ما باید همفکری کنیم و این مدل کسب و کاری را متحول کنیم. با این روند فعلی سرمایهگذاران پیشقدم نمیشوند. نکته دوم،شما باید این واقعیت را قبول کنید که نمیتوان امیدوار بود که سرمایهگذاران روی نیازهای فانتزی ، ورود کنند. سرویسهای ارائه شده خدمات شهری شهر هوشمند نباید فانتزی باشد و نیاز واقعی شهروندان باشد. در این صورت قطعا خرید میکنند.