نگاهی بر آنچه در این شماره خواهید خواند
شگفتانه ای برای ۱۴۰۰
مسعود ملکیاری
…دیگر اولویت ما، معرفی و تحلیل جریان اصلی فانتزی جهان است در دو رویکرد؛ یکی بررسی نقطه عطفهای مهم تاریخ ادبیات فانتزی که میتواند به نویسندگان ما برای آشنایی با روند خلق اینگونه آثار کمک شایانی بکند و همچنین دریچههای تازهای را به روی مخاطبان علاقمند به این گونهی ادبی برای خواندن باز کند و دیگری انتشار ویژهنامههایی دربارهی افراد تأثیرگذار در این حوزه که با خلق آثار خود، قلههای بیبدیلی در جهان شگفتانهها و پریانهها ایجاد کردهاند.مجلات آنلاین و غیرکاغذی، به دلیل کاستن از هزینههای سنگین کاغذ و چاپ در این روزها که انگار همهچیز دست به دست هم داده تا دیگر کسی کتاب خوب نخواند، بستر مناسبی است برای انتشار آثار نو و تجربی و اصطلاحاً آوانگاردی که شاید در این اوضاع اقتصادی کمتر ناشری به انتشارش رغبت نشان بدهد. به همین دلیل ما از تمام نویسندگان، تصویرگران و مترجمان علاقمند به این گونهی ادبی دعوت میکنیم تا آثارشان را به ایمیل مجله ارسال کنند تا در کنار هم بتوانیم با خلق دریچهی کوچکی به شگفتانهها، شاید لختی مخاطب را از اندوه و غم روزگار برهانیم و یا همانطور که هدف شگفتانههاست، به او و خود یادآور شویم که رنج، همواره با آدمی زیسته و نو شده است ولی هربار و پس از هر دوران اندوهناک و سهمگینی، انسان قویتر از پیش به زندگی بازگشته است…
تازهها
حمزه طاهری
…در طیف وسیعی از فیلمها که امسال در این فهرست جای دارند دیزنی/ لوکاس فیلم با فیلم «جنگ ستارگان: خیزش اسکای واکر» با کسب ۱۲ نامزدی بیشترین موفقیت را کسب کرده است. این فیلم یکی از چند فیلم سال پیش بود که به فهرست امسال راه یافته است زیرا در این رقابت فیلمهایی را که از ۱۵ جولای ۲۰۱۹ تا ۱۵ نوامبر ۲۰۲۰ اکران شدهاند، دربرگرفته است.از دیگر فیلمهای موفق فهرست «تنت» ساختهی کریستوفر نولان از کمپانی برادران وارنر با کسب ۹ نامزدی و «دکتر اسلیپ» با کسب ۸ نامزدی هستند. «مولان»، «پرندگان وحشت»، «نگهبانانی از دیرباز»، «روزی روزگاری در هالیوود»، «جوکر»، «پارازیت» و «۱۹۱۷» نیز از دیگر فیلمهای مطرح سال پیش هستند که در فهرست این جوایز جای گرفتهاند.در مجموع کمپانی برادران وارنر با کسب ۳۴ نامزدی و پس از آن دیزنی با ۲۷ نامزدی موفقترین استودیوهای این فهرست بودهاند. نتفلیکس با ۲۵ نامزدی در سینما و تلویزیون در مکان بعدی جای دارد.«جوکر» در بخش بهترین فیلم اقتباسی از کمیک بوک با «پرندگان وحشت»، «بلادشات»، «جهشهای جدید»، «نگهبانانی از دیرباز» رقابت میکند…
جستاری در اژدهایان ایرانی
هومن بابک
…در باورهای کهن ایرانیان، توصیفات گوناگونی از هیبت اژدهایان وجود دارد. گویند که اژدها در ژرفای دریا زندگی میکند و هفت سر دارد که چون برخیزد مانند بادی سیاه در ابرها بپیچد و طوفان بهپا کند و اگر این موجود زشتروی سیاه و تنومند از زمین به آسمان رود همه جا را غبار میگیرد. در اساطیر ایران، صورت و هیکل اژدها به ریختها و نقوش گوناگونی نمود داشته و از یک مار ساده تا ترکیبی از پیکرهای دیگر حیوانات ظاهر شده است. این موجود شگفتانگیز خزنده/پرنده، میتواند نر باشد یا ماده و البته زبان جادو میداند. پیکرش چون کوه است، اغلب دو دست و دو پا دارد با دوبال و دمی نوک تیز. چشمان بیپلکش شبیه به میگو است و کاسهی چشمانش دو حوض خون یا دو مشعل روشن را میماند. پوستی همچون ماهی دارد و سرش به سر شتر ماند و تاجی همچون خروس بر فرق سر دارد، زبان سیاهش در دهان آویزان و آروارههایش شبیه به خفاشان است و دندانهایش همچون تمساح. پنجههای شیر دارد و شاخ گوزن. با این هیکل وحشتناک، در گلویش آتش میپروراند و از دهان گشادش زبانههای آتش برمیخیزد. اژدها را به آتشفشانی فعال شبیه میداند که سرهایش تنوره میکشند و گدازههایی لغزنده و جاریاش به هر سو که بریزند و ویرانی و تباهی در پی دارند. با وجود این سرشت بیرحم و درندهخو، اژدهای اساطیری به گوهرهای شب چراغ علاقمند است و در محل زندگیش گنج و الماسهای فراوانی وجود دارد که او با چشمان باز نگهبان آنها است…
داستان سنگ
بهزاد خداپرستی
– باید برسانمش زیارت شاه پریان.پیرمرد اینطور گفته بود و خیره شده بود به برهوت روبهروی پاسگاه.– علی نظری را پیدا کردید؟سرهنگ داد زده بود و جواب داده بودند که مرخصی است و دستور داده بود بهش زنگ بزنند. علی نظری تنها کسی بود که شاید چیزی از قضیهی این پیرمرد و سنگ غول پیکر روی کولش میفهمید. سرهنگ اصالتاً بندری نبود و جدش یاور آیدین آغچابیگ از آژانهایی بود که دورهی رضاشاه از آذربایجان آمده بودند و البته برایشان بیسابقه نبود چند نسل قبلشان هم یکی دیگرشان امنیه قاجار بود و مأمور در بندرعباس. در طول چند نسل کاملاً بومی شده بودند و سرهنگ فرهنگ منطقه را میفهمید. از جمله مفهوم زیارت که در واقع جایی نبود که به ذات خودش چیز مقدسی تویش باشد. قبر امام زاده یا آدم مقدسی نبود. جایی بود که شاید صد سال پیش یک نفر در خواب یا بیدارخوابی یک آدم مقدس را آنجا ملاقات کرده بود و برایش زیارتگاه ساخته بود. اما مردم محلی بهش اعتقاد داشتند. زیارت شاه پریان یکی از دهها زیارتی بود که در روستاهای اطراف بندرعباس میشد دید. علاوه بر زیارتکده بودن معمولاً تفرجگاه تعطیلات و سیزده به در هم بود…


مجله اینترنتی ویکی تماس
شماره 117 – ویکی فانتزی
نسخه کامل گاهنامه را از اینجا تهیه نمائید
همه نره دیوان آشوبگر؛ دیونامه پارسی
شیرازه اسکندری
در اسطورهها، ادیان و حتی اندیشههای دنیای مدرن ملل مختلف، باور به نبردی همیشگی میان نیروهای خیر و شر، نور و تاریکی و راستی و کژی وجود دارد. در روایتهای مکتوب و شفاهی ایرانیان باستان نیز شخصیت دیو یکی از این نیروهای افسانهای بوده که با خلقت رازآلود خود ردپای شناختهشده و تاثیرگذاری در زندگی روزمرهی آنها داشته است. واژهی دیو در اوستایی بهصورت دَئو، در پهلوی بهشکل دِو و در فارسی همان دیو است. براساس متون اوستایی و پهلوی، دیوان با هیبت هولناک خود از نیروهای پلید برمیخیزند و هر کدام نامهای متفاوت و کارکردهای شومی دارند که نمودی از گناه و بیماری، ویژگیهای ناپسند و زشت هستند و رنج، تباهی، گمراهی و بلایای طبیعی میان آدمیان میپراکنند. در ادبیات پهلوی، قلمروی اصلی دیوان دوزخ است. زیرا جمشیدشاه برای شکست دیوان از دروازههای جهان مردگان میگذرد تا برای سیزدهسال میان آنها در دوزخ بماند و رازها و رزمهای آنها را فراگیرد. گاهی در ادبیات شفاهی فارسی، معنای دیو، عفریت است یا گاهی خود ابلیس و در ادبیات عرفانی همان شیطان است. در این دیونامه، تنها به آشنایی با دیوان نامدار آیین زرتشتی، اسطورههای حماسی و روایتهای معاصر ایرانی میپردازیم…
داستان غولی که چشمش ضعیف بود
محمدرضا شمس
مطب چشم پزشکی خیلی شلوغ بود. همه دور تا دور روی صندلی ها نشسته بودند. یک دفعه صدای تاپی بلند شد و اتاق انتظار مثل ژله ی روی بستنی تکان خورد. همه از ترس از جا پریدند. یکی گفت :«زلزله شده. فرار کنید.»همه فرار کردند. از پله ها که پایین می دویدند چشمشان به غول بزرگی افتاد که یک چشم درشت روی پیشانی اش داشت. غول کورمال کورمال بالا می آمد. همه از ترس جیغ کشیدند و دوباره به اتاق برگشتند. چند نفر روی زمین افتادند و دو سه نفری هم دست و پایشان زخم شد. یکی گفت :« حالا چی کار کنیم؟»منشی آقای دکتر دوید توی اتاق دکتر و در را بست. بقیه هم به طرف اتاق آقای دکتر دویدند و در را هل دادند. در باز شد و همه روی زمین ولو شدند. یک دفعه غول وارد شد. راه که می رفت میز و صندلی و آدم ها به هوا بلند می شدند و بعد تالاپ می افتادند پایین. غول به طرف بچه ای رفت و با صدای کلفت و ترسناکش گفت :« سلام آقای دکتر. می شه لطفا با کمال احترام یه نگاهی به این چشم بنده بندازید. خیلی ضعیف شده. جایی رو نمی بینم. »بچه با ترس و لرز گفت :«مممن دکتر نیستم. دودودوکتر اون جاست.»غول گفت : می شه خواهش کنم منو لطفا ببرید اون جا. من درست نمی ببینم.»بچه دست گنده ی غول را گرفت و پیش دکتر برد. دکتر که خیلی ترسیده بود پشت خانم پرستار قایم شد و گفت :«بگو من نیستم. بگو من نیستم.»…
همزمانی داستانهای غیر هم سطح
علیرضا برازنده نژاد
«تو نیلویی؟» احساس کرد صدایش محو است بینِ باد و سکوت بیرون که از شیشهی پایینآمدهی ماشین میآمد توُ. دختر برگشت سمت او. احتمالا تازه گریه کرده بود. موهایش فر بود و تابدار و به رنگ خاک؛ نه بلند، نه کوتاه.آمد نزدیکِ ماشین. دستهایش را از جیب در نیاورد و بندِ یک پاکت کادویی از مچ یک دستش آویزان بود.«تویی؟» بهزاد احساس کرد این «تویی» یعنی چه خوب که تویی! چه موهای باحال و تخسی داری تو!سوار شد. زیرِ چشمهایش واقعا ورم داشت. یا گریه کرده بود یا تازه از یک خوابِ عمیقِ بیموقع بیدار شده بود.بهزاد میخواست فرز دنده عوض کند، فرمان را نرم بچرخاند و حینِ رانندگی، از آن نگاههای گستاخ بیندازد به بغلدستی؛ عینِ یک رانندهی قهار.نیلو کیف نداشت که از آن دستمال کاغذی در بیاورد. چشمهایش را پاک نکرد و پرسید:«تو لیدا رو چقدر میشناختی؟»«لیدا رو؟.. والا…» لعنت به بعضی آدمها و بعضی سوالهایشان که تسلط آدم را به هم میریزند.«خداتو شکر کن که نمیشناسی.»
ادبیات کهن ایران؛ منبعی برای فانتزی ایرانی
پگاه خدادی
اغلب وقتی از متون کهن ایران به عنوان منبعی برای بومیسازی فانتزی ایرانی یاد میکنیم، اولین کتابی که به ذهن میآید کتاب «شاهنامه» است. «شاهنامه» که طی سی سال به قلم حکیم و شاعر بزرگ ابوالقاسم فردوسی سروده و تنظیم شد (قرن چهارم هجری) بدون شک نه تنها شاهکاری است بیبدیل و ستودنی در حفظ شعر، ادب و زبان پارسی که با سلطهی اعراب به ایران رنگ باخته بود، بلکه بازگویی و حفظ فرهنگ و اصالت قوم دیرینی است که تاریخ چند هزارسالهشان با داستان پادشاهان اسطورهای، پهلوانان افسانهای، سرزمینهای کهن و مردمان گوناگون در آمیخته. از این جهت جای تعجب نیست که «شاهنامه» همواره یکی از اصلیترین منابع نگارش فانتزی ایرانی بوده و از این پس نیز خواهد بود.در این میان کتابهای دیگری نیز از ادبیات کهن ما وجود دارند که کمتر شناخته شدهاند و با این حال با نگاهی دقیقتر در مییابیم که این کتابها شامل عناصر فانتزی متعدد و در عین حال جذابی هستند که امروز میتواند منبع خوبی برای نگارش آثار ادبیات گمانهزن در ایران باشد. این کتابها نیز همچون «شاهنامه» در بردارندهی قصهها و افسانهها، و حافظ بخشی از فرهنگ ایران است که سینه به سینه نقل شده و جایی در تاریخ به صورت کتاب در آمده و نسل به نسل به ما رسیده…
وقتی فانتزی چاره ساز میشود؛ نگاهی به میرنوروزی
الهام احمدپور
در زمانهی نه آنچنان نزدیک و نه آنچنان غریب به زمانهی ما، ساختار بالادستی و فرودستی جامعه عریانتر بود و کینهی مردمان نسبت به این موضوع نیز عریانتر. حرف کشتن شاهان اگر به زبان نمیآمد، همچون عقدهای سفت و سخت به زندگی روزمره چسبیده بود تا آنکه به مدد «آیین» خود را وا دهد. این یکی از ویژگیهای اصلی و مهم آیینها و به خصوص آیینهای نمایشی است که از دل امورات جاری و روزمرهی زندگی برآیند و سپس با یک فاصله از آن، حیات مستقل خود را بازیابند. از این روست که آیینهای هر قومی را میتوان چکیدهی فرهنگ و عقاید آن دانست. تخیل که امری بیرونی و برساخته است در آیینها راهی ندارد، بلکه ترسیم مختصات جدید بر پایهی مختصات واقعی زندگی است که در طی به جا آوردن یک آیین اتفاق افتاده و آن را تبدیل به امری فانتزی میکند…
معرفی کتاب غلاغه به خونش نرسید، نوشته ابوالفضل زرویی نصرآباد
نسیم عرب امیری
…زندهیاد ابوالفضل زرویی از شناختهترین و صاحب سبکترین طنزنویسان معاصر محسوب میشود که در مدت عمر کوتاه خود آثار ارزشمندی در حوزههای مختلف از خود به یادگار گذاشت. از جمله کارهای ارزشمند ابوالفضل زرویی که میتوان آن را در حوزهی ادبیات فانتزی و طنزآمیز دسته بندی کرد، نگارش افسانههایی به سبک افسانههای کهن ایرانی بود. این افسانهها که نخستین بار با عنوان «افسانههای امروزی» در نشریهی مهر به سردبیری سیدعلی میرفتاح به انتشار رسید، خیلی زود مخاطبین و طرفداران خود را پیدا کرد تا جایی که پس از چندی، نویسندگان جوانتر به تقلید از زرویی دست به نگارش افسانههایی به همان سبک و سیاق زدند. این اقبال به «افسانه های امروزی» سبب شد که بعدها همان افسانهها در کنار تعدادی افسانه جدید در کتابی با عنوان «غلاغه به خونهش نرسید» گردآوری شوند و به همت انتشارات کتاب نیستان به چاپ برسند…
فرهنگ منتخب ادبیات فانتزی
مترجم: مسعود ملکیاری
مطلبی كه در ادامه میخوانید، فصلی از كتاب جامع «فرهنگ منتخب آثار كودك و نوجوان» است كه با چهار ویرایش، چاپ شده. ادنا جانسون در سال ۱۹۳۵ به همراه كری ای. اسكات ، اولین ویرایش آن را منتشر كردند. وی در سال ۱۹۴۸ به همراه اولین آر. سیكلز، نسخهی دوم و در سال ۱۹۵۹، به اتفاق سیكلز و فرانسیس كلارك سیرز، ویرایش نهایی را آماده كردند. كتاب حاضر(ویرایش چهارم) به قلم گروه اخیر، در سال ۱۹۷۰ به همت انتشارات هوتون میفلین منتشر شده است. این فرهنگ، در دست ترجمه است تا محققان و نویسندگان عرصه ادبیات كودك ایران نیز بتوانند به منبع ارزشمندی دسترسی پیدا كنند.آنچه بیش از همه در این كتاب حائز اهمیت است، كتابشناسی پایان هر بخش است كه با در اختیار قرار دادن اطلاعات تفكیك شده، راه را برای محقق هموار میسازد. اگرچه این فرهنگ، منتخبی از آثار فانتزی را در خود جای داده است اما با بخشبندی مناسب و ذكر تبارشناسی هر عنوان، علاوه بر ارائهی یك نمونهی جامع و كامل از پژوهش در عرصهی ادبیات فانتزی، بسیاری از اطلاعات پراكنده خواننده را نیز طبقهبندی میكند…