نگاهی بر آنچه در این شماره خواهید خواند
ادبیات فانتزی در ایران
مسعود ملکیاری
لابد شما هم این جمله را شنیدهاید که هر ایرانی یا نویسنده است یا شاعر. یا اینکه برخی منتقدان بر این باورند که ادبیات ما بیش از حد نویسنده و ناشر دارد. این فرض، از جنبهای میتواند درست باشد و از جنبهای نه. اما پیش از بررسی این جنبهها لازم است نگاهی به دیگر عرصههای فرهنگی در ایران و جهان بیندازیم.پرسش نخست این است که آیا ما در دیگر عرصههای فرهنگی و هنری دچار این تورم پدیدآورنده نشدهایم؟ و دیگر اینکه آیا این مسأله فقط در کشور رخ داده و یا ویژگی جهان متکثر و رسانهمحور امروز است؟ آیا به نسبت جمعیت هر اقلیم، تعداد نویسندگان، شاعران و هنرمندان بیشتر از مثلاً پنج قرن پیش شده؟با نگاهی به شبکههای اجتماعی، تلویزیونها، حجم تولیدات هنری و ادبی و نیز رویدادهای فرهنگی میتوان با قطعیت گفت که مسألهی فراوانی تولیدکنندهی هنری و ادبی قطعیت دارد و در تمام جهان نیز قابل مشاهده است. ولی این فراوانی از یکسو به پوشش تمام طیفهای سلیقهی مخاطب و حتی جذب مخاطبانی که ادبیات و هنر را اموری تجملی و نخبهگرا میدانستند، منجر شده و از سوی دیگر به دلیل اهمیت سرعت در تولید هنری و ادبی، کیفیت آن را نازل کرده است…
تازه ها
حسن محمدهاشم
…فصل هشتم «بازی تاج و تخت» چندان مورد استقبال هواداران این سریال قرار نگرفت و برخی از آنها امیدوار هستند این فصل بازسازی شود.ایران آرت: هواداران «بازی تاجوتخت» در پی انتشار یک توییت مرموز در صفحهی رسمی سریال در توییتر به بازسازی فصل هشتم سریال امیدوار شدند. چهارشنبه این هفته صفحهی رسمی توییتر «بازی تاجوتخت» در پیامی مبهم و تا اندازهای امیدبخش نوشت: «زمستان در راه استWinter is coming)).این سریال فانتزی ۱۷ آوریل دهمین سالگرد پخش خود را جشن میگیرد اما هواداران امیدوارند که این توییت مرموز کورسوی امیدی برای بازسازی فصل هشتم و پایانی سریال باشد که با انتقادات زیادی مواجه شد.یکی از کاربران توییتر مینویسد: «امیدوارم که این پست بازی تاجوتخت به معنای بازسازی فصل آخر باشد. چنان فصل بدی بود که سریال از یک پدیدهی فرهنگی تبدیل شد به چیزی که هیچکس در موردش حرف نمیزند.»…
همزمانی داستان های غیرهمسطح – بخش سوم
علیرضا برازنده نژاد
…دستها را طوری باز کرده بود انگار میخواهد کسی را در آغوش بگیرد. «رضا…». رفت جلو. مردی که لابد رضا بود، نزدیک میشد. جثهی ریز، شلوارِ سفید، پیراهن آستینکوتاهِ خاکی و جیبهایش را میتکاند. پدر گفت «داش رضا زدی تو کار ساقیگری. توی این دوره زمونه، خوب کاری کردی.» رضا نزدیکتر شده بود. به هم که رسیدند، پدر سیگارش را انداخت روی زمین و شانهبهشانهی رضا، چرخیدند و سوار جیپ شدند. جیپِ جاداری بود. خرناس کشید، دورِ درجا زد و از آنجا رفت. بابا یک دستی رانندگی میکرد. بازوی دستِ بیفرمانش از شیشه بیرون بود و موهای آن دست، آخرین تصویری بود که در ذهن بهزاد ماند. آهنگِ غایب در اتاقِ شیشهای به این تصویر میآمد. شاید هم نمیآمد. معلوم نبود چی میآید، چی نمیآید. سیگار میخواست. به خودش قول داد برعکس نکند.سوار شد و پیچید و صاف رفت توی محوطه، جلوی خانهاش. خبری از آدم و ماشین نبود و فقط صدایشان میآمد. همهمه، آهنگ، آژیرِ آرامِ ماشین پلیس. همهی چیزهایی که چند لحظه پیش، آن جایی که باید باشند نبودند.بالا را نگاه کرد. پشت پنجرهی پذیراییِ خانهاش یک نور نارنجیِ میلرزید. یادش رفته بود آباژور را خاموش کند یا واقعا کسی توی خانه بود؟موسیقیِ ماشینهای غایب بالا گرفت. دیگر داشتند گرم میکردند که راه بیفتند…
فرهنگ منتخب ادبیات فانتزی – بخش دوم: نمونه فابل ها
مسعود ملکیاری
…فابلهای مشابه دیگری نیز هستند که در فرهنگ عربی به فابلهای بیدپای معروفند. دومین منبع كهن فابلها، كه ریشه در شرق دارد، قصههای جاتاكا است؛ داستانهایی كه حول درونمایه اصلی تولدهای متعدد بودا گرد آمدهاند. كسی كه بنا بر اعتقاد بوداییها، در تناسخ، رنج فراوانی برای به دنیا آمدن در اشكال مختلف در دنیای حیوانات و جهان هستی كشیده است. در اولین نسخه از عاشقانهی هنی پنی و داستان Tar Baby میتوان اثری از این منبع پیدا كرد.مری شدلاك ، داستاننویس سرشناس انگلیسی، كسی كه مثل یك هنرمند و معلم كاملاً بر سرزمینهای خارج از مرزهای كشور خودش تأثیر داشت،مجموعهای ممتاز از قصههای جاتاكا(افسانهها و قصههای شرقی) را فراهم آورد. وی آنها را دقیقاً برای بچهها و برای گفتن یا خواندن با صدای بلند نقل میكند. به علاوه این فابلها به عنوان نمونههایی با اهداف اخلاقی، هالهای از شفقت در پیرامونشان دارند. آنها به طور چشمگیری معاصر و در راستای نظریه آلبرت شوایتزر به نظر میرسند: «تقدیس زندگی»…


مجله اینترنتی ویکی تماس
شماره 129 – ویکی فانتزی
نسخه کامل گاهنامه را از اینجا تهیه نمائید
اژدهای رستم؛ بازشناسی توتم ها در دنیای فانتزی
آیسان رشید
…اگر کتابهای فانتزی یک صدای غالب داشته باشند، قطعاً آن صدا، صدای جنگل است. آن هم نه هر جنگلی. جنگلی که نسل اسکمندرها در طول تاریخ داستان با ظرافت تمام ساخته و در کتابهای کوچکشان مخفی کردهاند. فانتزی زادگاه جانوران شگفتانگیز است. از نارنیا و هری پاتر بگیر تا ارباب حلقهها و نغمهی آتش و یخ. این طرف شیری نعره میکشد. آن طرف سانتوری سم میکوبد. اژدهایان قهقههزنان پایان کتابها را میسوزانند (مارتین تکذیبش نکرده) و مارها آن قدر از این صفحه به آن صفحه میخزند که میتوانند نقش نشان کتاب را بازی کنند. همیشه پای یک حیوان در میان است. حتی جایی که حضور ملموس ندارند هم بیکوچکترین تلاشی تمام فضای داستان را به تسخیر خودشان درمیآورند.در فانتزیها انسان و حیوان همزیستی و نزدیکی درخشان و منحصر به فردی دارند. قهرمانان هری پاتر به محض ورود به بستر داستان گروهبندی میشوند و با حیواناتی نسبت پیدا میکنند. در نغمهی آتش و یخ، قهرمانان از همان ابتدا با نقشهای حیوانیشان به دنیا میآیند. حیوانات تبدیل به نقوش و نشانها میشوند و صاحب هر نشانی، صاحب ویژگیهای خاص آن نشان است. مارهای موذی شکست میخورند؛ شیرهای شجاع شاه میشوند و خرسهای احمق میمیرند. به هر حال داستان فانتزی مادربزرگی به نام قصهی عامیانه دارد و گاهی اوقات همه چیزش از پیش تعیین شده و کلیشهای است. هنوز هم قرعهی مار به نام هر که بیفتد کارش تمام است. فرقی هم ندارد که ضحاک باشد یا ولدمورت و مردم چقدر ازش حساب ببرند. افسانهی آفرینش با کسی شوخی ندارد و طبیعتا ما راندگان از بهشت چشم دیدن پیروزی مار را نداریم…
روانشناسی فانتزی
مترجم: بهزاد خداپرستی
من از کودکی به داستانهای خیالپردازانه علاقه داشتم و بسیاری از معلم هایم من را به سربه هوایی متهم میکردند. به روشنی به یاد میآورم که معلم کلاس اول از ما خواست که یک نقاشی از خانه و خانواده و حیوانات خانگیمان بکشیم. نقاشی من نه تنها شامل خانوادهام و سگم بود بلکه یک باغ وحش کامل – با تمام حیواناتش – را هم شامل میشد. معلم من آنقدر ناراحت شد که مجبورم کرد که نقاشیام را از اول بکشم و این حرکت تأثیر ناخوشایندی برمن گذاشت.هنگامیکه خودم مادر شدم تصمیم گرفتم این دنیای خیالپردازانه را با کودکانم به اشتراک بگذارم. هر دو فرزندم از ۴ ماهگی داستانهای هری پاتر را از من شنیده اند و امیدوار بودم که خواندن فانتزی باعث شود که کودکانم هنگامیکه بزرگ شدند همانند من به این ژانر علاقه داشته باشند. اما برخلاف انتظارم دختر بزرگم هیچ علاقهای به فانتزی ندارد. او گاه و بیگاه به داستانهای علمیتخیلی علاقه نشان میدهد اما همانها هم اگر زیادی خیالپردازانه باشند رهایشان میکند. برای فهمیدن دلایل این موضوع تصمیم گرفتم از دو روانشناس کمک بگیرم. دکتر کریستین گوکمن با ۳۰ سال سابقه روانشناسی کودک و دکتر کوین براون با ۳۵ سال سابقه در روانشناسی شناختی. ..