نگاهی بر آنچه در این شماره خواهید خواند
پیام گرتا تونبرگ به رهبران جهان در اجلاس داووس ۲۰۲۱
صنم آذرنیا
…اسم من گرتا تونبرگ است . من به اینجا نیامدهام تا معامله کنم. من به هیچ حزب سیاسی تعلق ندارم و دنبال منافع مالی هم نیستم، بنایراین نمیتوانم چانه بزنم یا رایزنی کنم. من فقط به این دلیل اینجا هستم که بار دیگر شرایط اضطراری که در آن قرار گرفتهایم را به شما یادآوری کنم، بحرانی که شما و پیشینیانتان به وجود آوردهاید و به ما تحمیل کردهاید. بحرانی که هنوز هم دارید آن را نادیده میگیرید.من اینجا آمدم تا قولهایی را که شما به فرزندان و نوههای خود دادهاید، یادآوری کنم و بگویم که ما قصد نداریم بر سر حداقل سطوح ایمنی که باقیمانده مصالحه کنیم.متاسفانه دیگر نمیتوان بحرانهای اقلیمی و محیط زیستی فعلی را در قالب سیستمهای کنونی حل کرد، بر اساس آخرین علم موجود این یک حقیقت است.حالا که کشورها، کسبوکارها و سرمایهگذاران در ارائۀ اهداف و تعهدات اقلیمی «بلند پروازانه» کذایی خود عجله دارند، باید یادمان باشد که هرچه بیشتر از حقیقتِ ناخوشایندِ اضطرار شرایط اقلیمی و محیط زیستی اجتناب کنیم، هر چه بیشتر وانمود کنیم که شرایط بحرانی نیست و خواهیم توانست این مشکل اضطراری را با روشهای مرسوم حل کنیم، زمان ارزشمندی را از دست خواهیم داد. ما دیگر چنین فرصتی را در اختیار نداریم…
جهان در ۲۰۵۰؛ کسی از ما نظری پرسید؟!
هومن فرزامی
تولد اولین نوزاد در فضا یا چاپ سهبعدی واکسن بلافاصله بعد از شناسایی هر بیماری؟ مغز تقویتشده با نانورباتهای زیستی یا پول ذخیرهشده در اندام انسانی؟. جهان ۲۰۵۰ در نگاه آیندهپژوهان چه شکلی است؟در صفحۀ محکومین به آینده، درباره علم آیندهپژوهی خواهم نوشت. هراری۱؛ مورخ و آیندهپژوه مشهور میگوید برای ظهور اینترنت؛ این بزرگترین تغییر بیستسال گذشته، کسی نظر ما را نپرسید۲. اینجاست که نمیتوانیم به روندها بیاعتنا باشیم و پیشبینی آیندهپژوهان را کنار بگذاریم. باید بپرسیم و تجسم کنیم که استقرار یکمیلیون نفر در سال ۲۰۵۰ در مریخ، یعنی چه؟ توسعه نانورباتهای هوشمند به چهکار میآید؟ پردازش کوانتومی قرار است چه چیز محاسبهنشدنی را محاسبه کند؟ و هزاران سؤال دیگر. ما محکومیم به آینده، به همین دلیل باید از افکار بیپروای آیندهپژوهان سر دربیاوریم.ترجیح میدهم بدون مقدمه، شیرجهای به عمق ماجرا زده و کار را با نقشه ۲۰۵۰ ریچارد واتسون۳ شروع کنیم. اگر عدمقطعیت جدی در میان نباشد، در چند شماره بعدی، پیشبینیهای دورتر و پیچیدهتر این نقشه را توضیح خواهم داد و سپس با همدیگر سراغ دریچههای دیگر آینده خواهیم رفت. در این یادداشت برای شما از کلیات نقشه خواهم گفت. باور کنید که اگر علاقهمند باشید با جستجوی هرکدام از این پیشبینیها دنیایی برای شما گشوده خواهد شد…
مخاطراتی که سرنوشت جهان را در سالهای آینده تعیین خواهند کرد
تیت رایان ماسلی / جمشید صادق
…مخاطرات فاجعهبار، حوادثی هستند که معیشت انسان را در ابعادی فاجعهبار تهدید میکنند. بیشتر این حوادث به یکدیگر وابستهاند، به این معنی که حادثهای مانند یک انفجار هستهای احتمالاً میتواند سبب حوادث دیگری مانند بحرانهای آب و غذا، رکود اقتصادی، و جنگ جهانی شود. همین همبستگی پیچیدۀ موجود بین سیستمهای فیزیکی، اجتماعی، و سیاسی موجب شده است که ما انسانها موجوداتی آسیبپذیر باشیم. امری که همهگیری کووید ۱۹ آن را آشکار ساخته است.خبر خوب، البته اگر بتوان آن را خبری خوب دانست در این بین آن است صرفاً تعداد کمی از این مخاطرات، حقیقتاً میتوانند نوع بشر را با خطر انقراض روبرو کنند. علاوه بر این، بیشتر مخاطرات فاجعهبار تحت کنترل ما هستند. باید آماده مواجهه با مخاطراتی که کنترلی روی آنها نداریم باشیم، اثرات مخرب آنها را پس از وقوع تسکین دهیم، یا با پذیرش واقعیت وجود آنها کنار بیاییم.مخاطراتی که در ادامه خواهید دید، توسط مجمع جهانی اقتصاد۲، هیئت بیندولتی درمورد تغییر اقلیمی۳، مجمع اکچوئری شیکاگو۴، بنیاد چالشهای جهانی۵، بِثن هریس از دانشگاه ریدینگ۶، و دیوید موریسون از ناسا۷، بههمراه توصیههایی از فیل تورس از موسسۀ اصول اخلاقی و فناوریهای درحال ظهور۸، نویسندۀ کتاب «انقراض انسان: تاریخچهای کوتاه۹» تخمین زده شدهاند…
نگاه انتقادی واتسلاو اسمیل به ادعاهای فناوری سبز
واتسلاو اسمیل / ماندانا فرهادیان
…این ادعاها در عین حال باید با واقعنگری قاطعانه و تزلزلناپذیری ارزیابی شوند. حتی اگر جا داشتم که به جای ۳ صفحه، ۳۰۰ صفحه مینوشتم باز به خود اجازه نمیدادم انتقادهایی خاص و عمقی را در مورد اختراعات مطرحشده در این شماره ارائه دهم. در عوض، فقط در مورد برخی از طرحهای پیشنهادی در این شماره به بعضی از عارضههای مهمِ اشاره میکنم، و از همه مهمتر بر بعضی از ملاحظات سیستماتیک بنیادیای تأکید میکنم که خیلیوقتها نادیده گرفته میشوند. استدلالهایی که در اینجا مطرح خواهم کرد در جهت مخالفت با نیاز به تکنیکهایی که در اینجا تبلیغ و ترویج شدهاند نیست، بلکه هدف از این استلالها یادآوری محتاطانه این واقعیت است که بسیاری از طرحهای جاهطلبانه امروز به واقعیتهای فردا تبدیل نخواهند شد. بهتر است بهطرز خوشایندی غافلگیر شوید تا اینکه بارها و بارها ناامید شوید.بشر همیشه دنبال نوآوری بوده است. تمایل به تعلیقِ ناباوری۸ پدیدۀ تازهتری است. اعتبار این تغییر را باید به تأثیری داد که انقلاب الکترونیک بر ادراکات ما از آنچه شاید رخ دهد، گذاشته است، از دهۀ ۱۹۶۰، تعداد قطعات الکترونیکیای که میتوانیم در یک ریزتراشه جای دهیم فوقالعاده سریع رشد کرده است. این رشد، که قانون مور نامیده میشود، باعث شده تا در زمینههای دیگر هم انتظار داشته باشیم که بهطرز چشمگیری پیشرفت کنیم…


مجله اینترنتی ویکی تماس
شماره 92 – ویکی گونیا
نسخه کامل گاهنامه را از اینجا تهیه نمائید
آینده پزشکی؛ تلفیقی از تشخیص زودهنگام و درمانهای نوین
علی رنجبران
…سال گذشته لیلا سلیمانی محقق ایرانیالاصل دانشگاه مکمستر نمونه اولیۀ دستگاهی خانگی2 را ساخت که با یک آزمایش خون ساده شبیه تست قند خون میتواند آنتیژنهای اختصاصی پروستات یا PSA را با کمک تلفن هوشمند اندازه بگیرد. این ابداع نشانگر روندی است که برای کشف زودهنگام بیماریها آغاز شده و بر نشانگرهای زیستی اختصاصی و یا حتی فراگیری متکی است که با آزمایشهای بسیار ساده نظیر خون یا ادرار قابل اندازهگیری خواهند بود. در حال حاضر اکثر روشهای فعلی تشخیص زودهنگام بیماریها از جمله سرطان بر برنامههای ملی پایش و غربالگری استوار است که بعضا روشهای تهاجمی مثل آندوسکپی را برای این منظور بهکار میگیرند. برای بیماریهایی مثل بیماریهای تخریبگر اعصاب هنوز روش غیربالینی دقیقی ابداع و پذیرفته نشده است. اما اوضاع در حال تغییر است: نشانگرهای زیستی برای انواع بیماریها حتی بیماریهای تخریبگر اعصاب مانند پارکینسون پیدا شدهاند3 که پتانسیل تشخیصی بالایی دارند. با وجود اینکه این روشها هنوز به یک روش تشخیصی استاندارد بدل نشدهاند اما نوید این را میدهند که در آینده نزدیک یک آزمایش خون یا ادرار ساده بتواند خیلی زود ابتلا به چنین بیماریهایی را مشخص کند. چنین یافتههایی برای دیگر بیماریهای مشابه مثل آلزایمر، اماس و … هم در حال پیشرفت است. اما بگذارید به سرطان بازگردیم؛ یک دوجین نشانگر زیستی و ژنتیکی4 برای انواع سرطانها در جهان در حال توسعه است. هنوز قابل اتکا بودن 100% برخی از این نشانگرها اثبات نشده و این کار شاید چندسالی طول بکشد، و چه بسا در یک آینده نه چندان دور یک آزمایش خون فراگیر طیف وسیعی از نشانگرهای زیستی را شناسایی کرده و در تشخیص اولیه و زودهنگام وضعیت سلامتی استفاده شود. به این ترتیب به زودی انحصار پایش وضعیت سلامتی عمومی از انحصار آزمایشگاهها خارج شده و به دست غولهای تکنولوژی خواهد افتاد…
اکوسیستم های مبتنی بر ماموریت؛ پارادایمی جدید برای همکاری
جان رومئو و همکاران / امیررضا شفاعت
…در هر اکوسیستم مبتنی بر ماموریت، وجود یک آرمان و دلیل مهم نقش کاتالیزور اصلی را در بسیج نقشآفرینان ایفا میکند، معمولاً گروهی از رهبران یا یک شرکت نقش «هماهنگکننده»۱۷ را بر عهده میگیرد. هماهنگکنندهها، مسئول راهاندازی اکوسیستم هستند و باید نقشآفرینان متنوع را با توجه انگیزههای گوناگون آنان برای همکاری، جهت انجام ماموریتی واحد فراخوانده و پای کار بیاورند. هماهنگکنندگان قدرتمند، تعهد واضحی را برای اهداف مالی و اجتماعی اکوسیستم تعیین میکنند و از اینکه همکاران اکوسیستم برای نیل به اهداف مورد نظر در راستای ایفای نقشهای خود در جایگاه درستی قرار گرفتهاند، اطمینان حاصل میکنند. مثلاً، این واقعیت که هماکنون ۳ میلیارد نفر در سراسر جهان، به منابع انرژی پاک دسترسی ندارند (که در بین آنها ۶۰۰ میلیون نفر از ساکنان آفریقای سیاه۱۸ حتی به برق هم دسترسی هم ندارند)؛ شرکت نرمافزاری پاورهایو۱۹ را بر آن داشت تا یک اکوسیستم مبتنی بر ماموریت راه بیاندازد. این اکوسیستم با استفاده از ریزشبکههای۲۰ متشکل از پنلهای خورشیدی برق بیش از ۲۵ روستا را در آفریقا تامین کرد. در این اکوسیستم، طیف گستردهای از همکاران شامل غولهای تولید انرژی، تولیدکنندگان پنلهای خورشیدی، استارت آپهای ارز دیجیتال، دولتهای محلی، توسعهدهندگان پروژه، شرکتهای مخابراتی و مشتریان گردهم آمدند. زیرا، همه ماموریتی مشترک برای ایجاد دسترسی به منابع انرژی پاک داشتند. این اکوسیستم حالا با ایجاد «روستاهای متصل [به شبکه جهانی اینترنت]»۲۱ امکان دسترسی روستاییان به آموزش بهتر را فراهم کرده و فرصتهای درآمدزایی آنان را افزایش دادهاست…
اقتصاد دوناتی
سیارا نیوجنت / میلاد سلیمانی
…در آوریل ۲۰۲۰ و در میانه موج اول همهگیری کووید-۱۹، دولت محلی آمستردام اعلام کرد که این شهر از این بحران نجات خواهد یافت و جهت جلوگیری از تکرار دوباره ایندست از بحرانها، پذیرش نظریه «اقتصاد دوناتی»۵ را در دستور کار قرار میدهد. این نظریه برای اولین بار توسط کیت راورث۶؛ اقتصاددان بریتانیایی در سال ۲۰۱۷ مطرح شد. راورث در کتابش اذعان کرد که مدلهای اقتصادی قرن ۲۰ برای حقایقی مانند تغییرات اقلیمی که در قرن ۲۱ با آنها مواجهیم، مناسب نیست. درواقع بهجای در نظرگرفتن «رشد تولید ناخالص داخلی» بهعنوان شاخص موفقیت جوامع، طبق گفته راورث، هدف ما میبایست لحاظ تمامی جنبههای زندگی انسانها و تعیین جایگاه شایسته برای آنان در «فضای شیرین» بین «مبنای اجتماعی»۷ (حدی که هر عضو جامعه، از ملزومات یک زندگی رضایتبخش برخودار باشد) و «سقف زیستمحیطی»۸ (حداقلهای لازم برای زندهماندن محیطزیست) باشد. بدون شک، مردم کشورهای ثروتمند بسیار بالاتر از حداقلهای سقف زیستمحیطی و اغلب مردم کشورهای فقیر زیر حدود مبنای اجتماعی زندگی میکنند. فضای بین این دو حد، همان «دونات» مدنظر راورث در کتاباش است…
ساخت مغز سیلیکونی
ساندیپ راوینداران / جمشید صادق
…یک دانشمند رایانه به نام دارمندرا مودا۲در سال ۲۰۱۲ میلادی توانست فعالیت بیش از ۵۰۰ میلیارد سلول عصبی یا نورون را با استفاده از ابررایانهای قدرتمند شبیهسازی کند. این میزان حتی از حدود ۸۵ میلیارد سلول عصبی موجود در مغز انسان هم بیشتر بود. این دستاورد حاصل حدود یک دهه کار مداوم این دانشمند بود که به تدریج کار خود را از سطح شبیهسازی مغزهای جوندگان و گربهسانان تا حد شبیهسازی مغز انسان توسعه داده بود.با وجود آنکه منابع محاسباتی فراوانی شامل 1.5 میلیون پردازنده و 1.5 پتابایت حافظه (معادل 1.5 میلیون گیگابایت) صرفِ شبیهسازی مغز شده بود، سرعت انجام محاسبات در این شبیهسازی همچنان 1500 بار کندتر از سرعت انجام محاسبات در مغز بود. بر اساس برآورد مودا اجرای شبیهسازی در زمان واقعی بیولوژیکی نیازمند 12 گیگاوات انرژی است که حدود شش برابر حداکثر ظرفیت خروجی سد هوور3 است. مودا که دانشمند ارشد محاسبات با الهام از مغز4 در یک مرکز تحقیقاتی شرکت IBM در شمال کالیفرنیا است در این مورد این شبیهسازی چنین میگوید: «با وجود صرف منابع و انرژی فراوان، عملکرد مغز شبیهسازی شده تنها به کاریکاتوری از آنچه مغز انسان انجام میدهد، شباهت داشت.» بهعبارت دیگر، شبیهسازی مربوطه اصلاً نتوانست عملکردی همانند مغز انسان داشته باشد که حدوداً به اندازه یک لامپ 20 واتی انرژی مصرف میکند…
جهان به انرژی هسته ای نیاز دارد و ما نباید از آن هراس داشته باشیم
ایتن سیگل / منصور عسکری
…انسانها هزاران هزار سال است که نیروهای طبیعت را مهار میکنند تا انرژی لازم را برای پیشبرد تمدنمان فراهم کنند. استفاده حداکثری از آتش، باعث شد ما بتوانیم غذا بپزیم، برای خودمان گرما و سرپناه مهیا کنیم و از خودمان در برابر حیوانات شکارچی محافظت کنیم. بعدها حیوانات جورواجوری را رام کردیم و از نیرویشان برای انجام کارهایی خارج از توان یا کارایی خودمان بهره گرفتیم. در نهایت نیروهای طبیعی، مثل باد، از راه آسیابهای بادی مهار شدند تا با چرخاندن سنگ آسیاب غلات بدون هیچگونه زحمت انسانی آسیا شوند.زمانی که ما شروع به استفاده از منابع طبیعی کردیم و از آسیابهای بادی، پروسههای احتراق برای تولید بخار، و حتی آب جاری برای چرخاندن توربینها و تولید نیرو و تهیۀ برق بهره گرفتیم، دگرگونی عظیمی رخ داد. امروزه بخش عمدۀ انرژی مورد نیاز جهان همچنان از طریق همین فرآیندها تامین میشود و بخش عمدهای از انرژی مصرفی زمین را سوختهای فسیلی تجدیدناپذیر مانند زغالسنگ، نفت و گاز، فراهم میکنند. تمدنِ عصرِ فضای ما با همان سوختهای فسیلی به حرکت درمیآید که در عصر آهن کشف شدند. اکنون جهان بیش از هر زمانی نیازمند انرژی هستهای است، و با این حال به جای واقعیتها، ترس است که سیاستهای ما را تعیین میکند. چرا باید از انرژی هستهای استقبال کنیم؟ این نوشته دلایل علمی پشت این قضیه را نشان میدهد…