بازیکن شماره یک آماده سفر هستید. ساک خود را بستهاید. دوست دارید تا سوار بر ماشین زمان شوید. میخواهید زمان را به جلو بکشید یا عقب؟ آمادگی رویارویی با دنیای ناشناخته را دارید؟
میخواهید تجربه ناب و بکر«دنیای پیشرو» را داشته باشید. دوست دارید تا لذت «دیدن و شنیدن» دنیای جدید را تجربه کنید. میخواهید چند سال به جلو بروید؟ یک سال یا دو سال، ده سال یا بیست سال! کدامیک را ترجیح میدهید.
اگر روزی سوار بر ماشین زمان شده و به سال 2044 بروید انتظار مواجهه با کدام پدیده را دارید آیا دنیای آینده را خواهید شناخت یا اینکه حس بیگانگانی را پیدا خواهید کرد که تازه از سفینه خود پیاده شدند!
اگر دوست دارید تا سوار بر با خیال شده وبه سال 2044 سفر کنید به شما پیشنهاد میکنیم که کتاب علمی- تخیلی « بازیکن شماره یک آماده» اثر« ارنست کلاین» را حتما بخوانید تا شاید بهتر بتوانید خود را برای آینده آماده کنید.
اگر سالها پیش این کتاب را میخواندید، شاید با این کتاب همچون یک داستان ساده برخورد میکردید، اما واقعیت این است که این کتاب را باید بارها و بارها خواند تا متوجه دنیای اطرافتان شوید تا متوجه شوید که همزمان با انسانی در دنیای واقعی باید بتوانید همچون یک آواتار، در متاورس نقشآفرینی کنید.
داستانی برای جهان متاورس
اگر بتوان داستان سقوط برف را پله نخست بنای جهان متاورس دانست که در سال 1992 دنیا را تکان داد. قطعا بازیکن شماره یک آماده ،میتواند در رده دوم قرار بگیرد .
کتابی بینهایت زیبا که شما را به دنیایی دیگر میبرد. دنیایی که با تصورات پیشین شما فرسنگها فاصله داشت اما با تصورات فعلی شما خیر!
زمانی که کتاب بازیکن شماره یک آماده در سال 2011 که این کتاب منتشر شد، بسیاری این کتاب را ساخته و پرداخته ذهن نویسنده دانستند که دنیایی مجازی و غیرقابل لمسی را به تصویر کشیده است.
تنها ده سال کافی بود که با رونمایی زاکربرگ از متاورس، مشخص شد که چه هنرمندانه داستان علمی تخیلی این کتاب؛ توانسته عملیاتی شود و به فصل مشترک سخنان تمام اندیشمندان جهان تبدیل شود.
شباهتی عجیب
داستان از دعوا بر سر یک میراث ناقابل 140 میلیون دلاری شروع میشود! دعوا بر تملک یک ثروت غیرقابل تصور. جیمز هالیدی خالق اوایسیس با دنیای واقعی خداحافظی میکند و با مرگش یک ثروت افسانهای برجای میگذارد.
دنیای مجازی اوایسیس یک جهان مجازی است که با استفاده از یک ویزور (گونهای هدست واقعیت مجازی) و دستکشهای لمسی میتوان وارد آن شد.
پول و ارز این دنیای مجازی از ثبات غیرقابل باوری برخوردار است. اما دنیای مجازی به چه کسی به ارث خواهد رسید؟ اینجا یک اتفاق مهم رخ میدهد.
هالیدی در یک وصیتنامه ویدیویی نشانههایی از وجود یک ایستراگ میدهد که در پشت سه دروازه برنزی، زمردی و کریستالی قرار گرفته و کلیدهای این دروازهها هم در جای جای جهان اوایسیس پنهان شدهاند.
هر کس بتواند این ایستراگ را پیدا کند، افزونبر ثروت و داراییهای هالیدی، میتواند کنترل اوایسیس را نیز در دست بگیرد. اواسیس در واقع بازی نقش آفرینی آنلاین چندنفره است.
این دقیقا شبیه همان رفتاری است که زاکربرگ انجام داد و با انتشار یک ویدئوی شمشیربازی در اینستاگرام از دنیای متاورس رونمایی کرد. همان دنیایی که ارنست کلاین از آن به عنوان اوایسیس یاد کرده است.
اغاز یک رقابت
رقابت کلید خورد . همه در تلاشند تا برنده میدان باشند. از یک شرکت بدطینت تا یک پسرنوجوان رویاپرداز. داستان رمان بازیکن شماره یک آماده در واقع دربارهی پسر نوجوانی به نام «وید واتس» است که به همراه خالهاش در محلهای زاغهنشین زندگی میکند.
او درون اوایسیس به تحصیل سرگرم است ولی ارز مجازی یا همان سطح XP برای سفر به مناطق دیگر را ندارد. وید یک گانتر (شکارچی ایستراگ) است و بیشتر وقت فراغت خود را با تحقیق درباره فیلمها، آهنگها، سریالهای تلویزیونی و بازیهای ویدیویی دهه 80 و 90 سپری میکند تا بتواند به شکار خود بپردازد.
شکار ایستراگ پنج سالی است که ادامه دارد ولی هنوز هیچکس نتوانسته حتی نخستین کلید را هم پیدا کند. وید واتس، در جهان اوایسیس آواتاری به نام «پارزیوال» دارد، با تلاش و کوشش نخستین سرنخ را پیدا کرده و با حل معما، کلید برنزی را دریافت میکند.
این منجر میشود نام پارزیوال در بالای فهرست امتیازها قرار بگیرد و همهی بازیکنها از این رویداد خبردار شوند. (هنگامی که بیشتر مردم گمان میکردند پیدا کردن کلیدها بهراستی نشدنی است، پارزیوال با پیدا کردن نخستین کلید باعث میشود همگان دوباره با شور و عزمی تازه به سراغ بازیها و سرنخهای موجود در اوایسیس بروند).
هرچند همان شرکت بدطینت تلاش دارد تا ضمن با بهکارگیری تکنولوژی، این رقابت را به رقابتی ناجوانمردانه تبدیل کند و اوایسیس را از یک محیط رایگان به محیط پولی تبدیل کرده و آن را تبدیل به یک محصول تجاری کنند.
مقدمات بزرگ
رمان بازیکن شماره یک آماده، نزدیک به یازده سال قبل از رونمایی بزرگ ساخته شد. رونمایی بزرگی که دنیا را تکان داد. اما این رونمایی بزرگ در واقع به مقدمه ساخت فیلم جاودان بازیکن شماره یک آماده به کارگردانی اسپیلبرگ تبدیل شد. این کتاب خیلی زیبا و ملموس زندگی و رقابت در دنیای مجازی را به تصویر کشید.
کنار هم قرار دادن تعدادی پازل در کنار هم موجب میشود تا ما به نتایج خوبی برسیم. برخلاف بسیاری که تصور میکنند که رونمایی زاکربرگ از متا،ناگهانی بوده و دنیا را شوکه کرده است به راحتی میتوان به این استنباط رسید که زاکربرگ بهترین زمان را برای این رونمایی بزرگ در نظر گرفته است.
شما این نکته را مدنظر قرار دهید که جهان پس از اینکه نزدیک به دوسال به دلیل وجود پاندمی کرونا، ناچار شد تا دورکاری و زندگی مجازی را تجربه کند و به قولی پذیرای این روش زندگی شده بود که ناگهان با انتشار یک کلیپ شوکه میشود اما میتواند آن را درک کند.
حال اگر زمان دیگری انتخاب میشد،مردم با این جهان مجازی احساس قرابت نمیکردند زیرا چنین موضوعی را تجربه نکرده بودند. کنار هم قراردادن این پازل، به نتایج دیگری هم به همراه دارد. واقعیت این است که بسترسازی برای شکل دادن به متاورس از سالهای گذشته شرع شده بود.
درست 19 سال بعد از کتاب سقوط برف، کتاب بازیکن شماره یک آماده منتشر شد. نزدیک به هفت سال بعد از رمان بازیکن شماره یک آماده، فیلم جنجالی آن توسط اسپیلبرگ ساخته میشود و چهار سال بعد از آن فیلم پرفروش، رونمایی ازپدیده متاورس در سال 2022 صورت گرفت.
نکته جالب این است که همان سال دستکش زاکربرگ هم به بازار عرضه شد. به قولی تمام شرایط فراهم شد تا فرش قرمز اصلی برای بازکردن دروازه متاورس بر روی زمین پهن شود و به همین دلیل انسان امروز خیلی زود توانست خود را با «آرمانشهر متاورس» هماهنگ کند و برای حضور در این دنیا خود را به آب و آتش بزندو سعی کند تا برای خود جایگاهی دست و پا کند.