نگاهی بر آنچه در این شماره خواهید خواند
ضرورت مقاومت تئاتر در برابر سلطه بازار
دکتر مجید گیاه چی
بهنظر میرسد شوک پاندمی کرونا و تأثیرپذیری عمیق و بهت و عجز افراد و جوامع در برابر آن، موجب فراموش کردن، یا بهتر است گفته شود بهفراموشی سپردن مشکلات و بحرانهای پیش از وقوع آن شده است و حالا این توهم و خوشخیالی وجود دارد که با رخت بربستن انشاالله قریبالوقوع این پاندمی، تمام مشکلات و نارساییها هم رخت برمیبندند و رفع میشوند، در حالیکه دیر یا زود کرونا هم علیرغم عظمتش، چون هزاران تجربهی تلخ دیگر تاریخ بشر، میگذرد و حقایق و واقعیتهای زندگی و موقعیتها و وضعیتهای پیشین، حتی قدرتمندانهتر از قبل، رخ مینمایند و آوار میشوند. هیچ بحرانی در عالم، بهشکل خودبهخودی و معجزهوار حل و فصل نشده است و حل هر مشکل و بهبود هر وضعیتی، تنها در نسبت با تلاش و کوششی است که صرف آن میشود و البته ازخودگذشتگیها و هزینههایی که توسط پیشآهنگان و پیشتازان انجام و پرداخت میشود…
تازهها در تئاتر
تحریریه مجله
…آلن لکوک، مدرس و کارگردان فرانسوی و یکی از پایهگذاران تئاتر کاغذی معاصر، در پیامی به دبیرخانهی نخستین مسابقهی مجازی تئاتر کاغذی، از برگزاری آن اعلام خرسندی کرد. متن پیام این هنرمند به شرح زیر است: «با شوق فراوان پشتیبانی خود را از مسابقهی مجازی تئاتر کاغذی کودکان و نوجوانان اعلام میکنم. نخستین بار در سال ۱۳۸۵ به ایران آمدم و از آن زمان تا امروز توانستهام تئاتر کاغذی را به نمایشگران حرفه ای در تهران، آبادان و زرند، آموزش دهم. خرسندم که امروز پردیس تئاتر تهران، وابسته به سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران، این رویداد را با همکاری یکی از هنرجویان پیشینم برگزار میکنند. در حالیکه بیماری همهگیر، تک تکمان را در سراسر دنیا خانهنشین کرده است، مسابقهی شما میتواند امید پرداختن به تئاتر را زنده کند. برایتان موفقیت زیاد آرزو میکنم و بیصبرانه منتظر دیدن دستآوردهایتان میمانم»…
گفتگو با دکتر محمد عارف، استاد دانشگاه
رضا آشفته
…بهنظر من ژرفا و اوج هستی را هرگز نمیتوان پیشبینی کرد. همچنانکه از آغاز مدنیت تاکنون جهان با پدیدههایی شگفتانگیز روبهرو بوده است. سونامی، طاعون، گردباد، و بسیاری از پدیدههای طبیعت از نظر ما عجیباند، در حالیکه ذات طبیعت همین است و مانند فرهنگ، که همزاد بشر است مرتب نوظهور و تازه میشود. چنانچه زمانی جهان هستی به امنیت مطلق برسد و تحت کنترل بشر درآید، دیگر جهان، جهان مجازی است. یافتهها نشان میدهند که درک حقایق هستی، از قوهی پرسشگری تا مفاهمه، خِرد، و بینش هم فراتر رفته است. امر والا به مراجعهکنندگان خود ادراکی واگذار میکند که حقوق، ستارهشناسی، پزشکی، هنر، عادات، فرهنگ، زبان و طبیعتشناسی را در گذاری معقول از نیازشناختی تا مفاهمه طی کرده، در آستانهی شناختشناسی قرار میدهد. اما این که بشر در مقابل رقصِ طبیعت، چه هنری میتواند بهکار گیرد، یا چه قدرتی دارد؟ مقولهای است که خود بشر باید به آن پاسخ دهد و برای آن راهکار بیابد. آفریدگار هستی هر دو را داده است: هم درد، هم درمان. پیشبینی خرابیهای سیل و زلزله و حملهی ملخها و هجوم طبیعت را هم باید در رابطهی انسان با بوم جُست. طبیعت، اصلاً بیرحم نیست. ذات طبیعت در همین طبیعی بودن رفتارهایش است. وقتی اکوسیستم بهواسطهی ناآگاهی یا خودخواهی بشر بههم بریزد، یا بهتعبیری دیگر، انسانها به طبیعت هجوم ببرند، نشانی آشکار از خودزنی بشر است نه بیرحمی طبیعت…
اتول سواری تجددمابانه شاه مجنون
محمدحسن خدایی
…بیشک مواجههی ما ایرانیان در جایگاه یک ملت تاریخی، با تجدّد و مظاهر پیدا و پنهاناش، قصهی است پُر آبچشم. واقعیتی که از صد و پنجاه سال پیش بر تمامی ارکان زیست ایرانی سایه افکنده و جستوجوی آن برای نیل به سعادت و پیشرفت، همچنان ناتمام مانده. جمشید بهنام در کتاب «ایرانیان و اندیشهی تجدّد»، تلاش دارد در باب فهم ما از مدرنیتهی غربی، مفهومپردازی کند: «نکتهی دیگر روشن ساختن مفهوم تجدّد است و رابطهی آن با «نوسازی» (مدرنیزاسیون) و «توسعه» و «غربگرایی» و زدودن سوءِتفاهمات در این زمینه. تجدّد طرز جدیدی از تفکر و نگرشی تازه به جهان است، که امری درونزا است و از دینامیسم درونی جوامع و با آگاهی از پیشرفت علوم و ماهیت فرهنگهای دیگر حاصل میشود، در حالیکه تعریف نوسازی (مدرنیزاسیون)، در کشورهای در حال توسعهی امروزی، انتقال تجدّد غربی است به کشورهای دیگر، که گاه آنرا غربگرایی هم خواندهاند». بنابراین مواجههی کشورهای پیرامونی، چون ایران، با تمدن غرب، بیش از آنکه مبتنی بر مدرنیتهی درونزا باشد، از طریق مدرنیزاسیونی تحتفشار صورت گرفته و گاه به انتخابهای نادرست و ناگزیر منتهی شده است. نمایشنامهی «اتول سورون» بهنویسندگی باقر سروش، نگاهی مفرح و البته انتقادی دارد به نسبت ما با دوران مدرن…


مجله اینترنتی ویکی تماس
شماره 105 – ویکی تئاتر
نسخه کامل گاهنامه را از اینجا تهیه نمائید
به سوی تئاتر خصوصی مطلوب
منوچهر اکبرلو
…دولت و تئاتر خصوصی. نخستین پرسشی که هر سیاستگذاری باید به آن پاسخ گوید این است که آیا مطلوب نیست اگر دولت خود را از عرصهی تئاتر کاملاً خارج کند و تهیه، تولید و عرضهی تئاتر را به بخش خصوصی واگذار نماید؟ آیا بهتر نیست که تعیین قیمتها (دستمزد هنرمندان، دستمزد کارگران، اجارهی وسایل، ساخت دکور، قیمت بلیت و …) را به سازوکار عرضه و تقاضای رقابتی بسپاریم؟ آیا خصوصیسازی تئاتر و واگذار کردن امور آن به عرضه و تقاضا، موجب افزایش توجه تماشاگران نمیشود؟ آیا در این صورت تولید نمایشهایی که مخاطبی ندارند یا فقط مدیران مخاطب آن هستند، متوقف نخواهد شد؟ آیا بهرهگیری از امکانات، با کارآمدی بیشتری صورت نخواهد گرفت؟ دهها پرسش از نوع پرسشهای پیشگفته، ذهن همهی کسانی را که با مسئلهی تئاتر درگیر هستند به خود مشغول میکند. البته پاسخ به همهی پرسشهای یادشده با منطق واحد ممکن نیست. برای پاسخ به هر پرسش، بایستی حوزهی جستوجوی پاسخ را پیشاپیش مشخص ساخت. نگارنده در اینجا صرفاً از دیدگاه منطق اقتصادی به این پرسشها نگاه میکند. از نگاه صرفاً اقتصادی، به چند دلیل نمیتوان اقتصاد تئاتر را کاملاً خصوصی کرد و تخصیص منابع و توزیع محصولات نمایشی را کاملاً به سازوکار بازار واگذار کرد…
بغرنج اما (Emma)؛ چالشی برای تربیت مربی در تئاتر
جان اوتول | ترجمه ی دکتر یدالله آقاعباسی
…مشکل اِما. حالا بگذارید از اِما برای شما صحبت کنم. او تجربهی مختصری در حوزهی نمایش دارد (قبلاً گفتم که نمایش در برنامهی درسی ما کاملاً جاافتاده است. شوق و شور اِما نتیجهی یک کارگاه پیچیدهی هجدهساعته در حوزهی نمایش است که کل آموزش نمایش او را تشکیل میدهد (بختش بلند بوده که امسال هم شرکت کرده وگرنه فقط دوازده ساعت دوره دیده بود. تازه دوازده ساعت هم بهنوبهی خود نسبت به سایر دورههای تربیت مربی مزیتی است). او بهعنوان تنها راه، پروژهی پژوهشی عملیای را با استفاده از نمایش برای تکلیف درسی کلاسِ پیشدبستانیِ خود انتخاب کرده است. و مربی ناظر او در حوزهی نمایش، تخصص و تجربهای ندارد که باعث تردیدهای بیشترش شده و اکراه دارد برای اینکار وقت بگذارد. ولی بالاخره وظیفهای برای “اِما” معین کرده که به پیشدبستانیها درس بدهد تا بفهمد نوشتن یک برگ متن نمایش، چهقدر دشوارتر از نوشتن نثر دانشگاهی است. این کار برای آمادگی در آینده است، برای وقتی که لازم است اِما متنی که خودش نوشته به بچهها بدهد، تا یاد بگیرند و اجرا کنند. این متن از متنهای پیشدبستانی است. هجده ساعت کار کارگاهی “اِما” صرفِ ساختنِ بازیِ نمایش در کلاس شده است. این پروژه برای او بسیار دشوار بود. برای من هم همینطور…
پروژه ارگاست؛ ریشه شکل گیری تئاتر تجربی در ایران
صدرالدین زاهد
…سرآغاز آشنایی نزدیک من با پیتر بروک و در نتیجه انتخاب من بهعنوان یکی از بازیگران نمایش «ارگاست»، به اجرای نمایش «فالگوش» در چهارمین جشن هنر شیراز برمیگردد. «فالگوش» بر اساس یک شعر بلند از منوچهر یکتایی، ساخته و پرداخته شد و همانگونه که در پوسترهای آن هم ذکر شده بود، در واقع این کار کندوکاوی در امکانات نمایشی یک شعر بود و شاید برای نخستین بار بود که یک شعر نوین فارسی مورد بهرهبرداری نمایشی قرار میگرفت. به هر حال ما اجرای این کار را در سال ۱۳۴۹ به جشن هنر پیشنهاد کردیم. ما پیشنهاد دادیم که در دوران جشنواره، بهصورت جنبی این کار را در محلی در شیراز اجرا کنیم. پیشنهاد پذیرفته شد و در حیاط قهوهخانهای واقع در خیابان زند شیراز، بهنام «قهوهخانهی کرامت» این کار را اجرا نمودیم. به هر حال همزمان با اجرای «فالگوش»، پیتر بروک هم برای نمایش برخی فیلمهای تئاتریاش، چون «ماراساد» به شیراز آمده بود و اتفاقاً چند نفری از اهالی هنر و ادبیات به بروک گفته بودند که اگر شما میخواهید که نمونهی خوبی از تئاتر واقعی، مردمی و غیررسمی ایران را ببینید…
نمایش نامه و مخاطب
شهرام کرمی
…تکه یا بز نر علاوه بر معنی کلی آن که به بزی با ویژگیهای شناخته شده اطلاق میشود، مفاهیم گستردهای در حوزه نماد دارد. در بسیاری از فرهنگها بز نشانه چالاکی است؛ لافونتن آن را نشانه میل به آزادی شتابکارانه میداند. در متون کهن بز نشانه استحکام، صعود، بالاروندگی است. هنوز هم در برخی از نقاط کشورمان رفتار کشاورزان و دامداران با بز، مخصوصاً با بز نر رفتاری آیینی و بسیار ویژه است.تکم چیست؟ تکم یک عروسک بز چوبی سنتی است، واژه تکم از دو بخش «تکه» و «م» تشکیل شده است. تکه در زبان ترکی به معنی بز نر قوی هیکل که همیشه در طلیعه گله حرکت میکند و گله را به چراگاه و محلهای معین هدایت میکند؛ است و «م» ضمیر ملکی دوم شخص مفرد است؛ ترکیب این دو در واقع به معنی «بز نر من» است. در برخی مناطق تکم به شکل شتر هم وجود دارد. تکم بر سر چوب گردی سوار میشود و بر روی یک صفحه چهارگوش یا گرد که سوراخی در وسط داشت قرار میگرفت که چوب پایه آن از سوراخ وسط صفحه میگذشت. عدد چهار در فرهنگ های مختلف نمادهایی دارد و عددی مقدس است، مثل: چهار فصل، چهار عنصر، چهار جهت و …