نگاهی بر آنچه در این شماره خواهید خواند
یاری اندر کس نمیبینم، یاران را چه شد!
دکتر مجید گیاه چی
…اهمیت جایگاه پرورش ذوق عامه در اعتلا یا افول و اضمحلال فرهنگی، همچنین تأثیر مستقیم آن بر استقبال یا بیتوجهی نسبت به موضوعات و ارزشهای فرهنگی و از جمله هنرها و تئاتر، بر کسی پوشیده نیست. عوامل متعددی بر پرورش ذوق عامه مؤثرند، که مدارس و آموزشهای مقدماتی و تکمیلی، گذشتهی تاریخی و شاکلهها و ساختارها و باورهای فرهنگی و هنرها و رسانهها، ازجمله مهمترین آنها محسوب میشوند. گرچه عوامل متعدد دیگری که یکی از مهمترین آنها، نهاد خانواده است نیز میتوان برشمرد، اما خود این نهاد هم متأثر از عوامل پیشگفته است و البته تمامی ارتباطات حوزهی فرهنگی، ارتباطاتی دوسویه با تأثیرگذاری متقابل هستند. در این میان، گرچه نقش آموزش و بهخصوص آموزشهای مقدماتی، بهدلیل موقعیت سنی فراگیران و گستردگی و شمولیت و اجباری و ناگزیر بودن آن، بسیار حائزاهمیت است، اما از سویی تنها مقاطع نسبتاً کوتاهی از زندگی را شامل میشود…
تازهها در تئاتر
تحریریه مجله
…گلاب آدینه پس از سه سال دوری از تئاتر، قصد دارد نمایش «بانوی محبوب من» را در بهار ۱۴۰۰ بر روی صحنه ببرد. او که هماکنون نیز مشغول تمرین و کار است، تمرینات این نمایش موزیکال را از مرداد ماه آغاز کرده و مشاور رسانهای این نمایش میگوید قرار است این اثر نمایشی با کارگردانی و بازیگری گلاب آدینه و تهیهکنندگی حمیدرضا علینژاد، در خرداد سال ۱۴۰۰ بر روی صحنه برود.همانگونه که از عنوان «بانوی محبوب من» بر میآید، این اثر نمایشی، بر اساس فیلم «بانوی زیبای من»، بهکارگردانی جرج کیوکر و فیلمنامهی آلن جی لرنر، بر روی صحنه میرود، که البته خود این فیلم هم با اقتباس از نمایشنامهی «پیگمالیون» اثر جرج برنارد شاو، ساخته شده است…
گفتگو با داریوش مودبیان
رضا آشفته
…میخواهم بگویم که ما فرصتها را در طی این دههها از دست دادهایم. به این معنی که ما بعد از انقلاب پایگاه حرفهای تئاتر را دستکاری کردیم، به این شکل که تئاتر نباید دولتی باشد، در حالیکه تئاتر وابسته به دولت بود. دیدیم ادارهی تئاتر کنار رفت، ادارهی هنرهای نمایشی کنار رفت، تئاترشهر بهعنوان یک تولیدکننده کنار رفت، در حالیکه همهی اینها تولیدکننده بودند و از گروههای رسمی وابسته به خود حمایت میکردند. در تمام شهرستانها هم برخی استخدام دولت بودند، در مراکز استانها کارشناسانی بودند و شغل رسمی داشتند. اینها کنار گذاشته شدند … مرتب گفتهایم، باید پایگاه حرفهای تئاتر در کنار دیگر حرفهها، از نظر قانونی بهرسمیت شناخته شود. الان نه در وزارت کار و نه حتی در خود وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، این حرفه بهعنوان یک شغل مبتنی بر قوانین مادر، تعریفشده نیست. ما باید از قوانین مادر شروع بکنیم، به این معنی که ببینیم در کدام بند قانون اساسی، دربارهی حقوق پدیدآورندگان و مؤلفان و مصنفان صحبت شده است، باید همان را بگیریم و دنبال و گستردهاش بکنیم. بعد از انقلاب، حقوق مؤلف و مصنف بهدرستی شناخته نشده و رعایت نمیشود…
کوتاه درباره نمایشنامه «خطر احتمال برخورد با پرندگان مهاجر»
محمدحسن خدایی
دیگر مدتهاست که نسل تازهای از نمایشنامهنویسان جوان، پا به عرصه گذاشته و روایت خویش را از مناسبات جهان معاصر به مخاطبان ارائه میدهند. نسلی که میراث گذشته را پشتسر دارد و افق آینده را در روبهرو، اما نقطهی عزیمتاش نه محصورِ گذشته است و نه به تمامی در انتظار آینده ماندن. این زمان «اکنون» است که امکان تخیل، نوشتن و خلق کردن را برای این نسلْ، بیش از دیگر امکانها، میسّر کرده. یکی از نویسندگان این محفل نهچندان پُرشمار، بیشک «محمد نورالدینی» است. بهگواه نمایشنامهای که نوشته و سرخوشانه تلاش کرده ملال زندگی روزمره را از کار اندازد، میتوان او را از پیشگامان این جریان نورسیده دانست. نمایشنامهی «خطر احتمال برخورد با پرندگان مهاجر»، یک فضای کمابیش پسامدرنیستی دارد که شخصیتها در موقعیتی معمولی و معناباخته، با سرخوشی نیهیلیستی، بیش از آنکه گفتوگو کنند و دست به کنش زنند، با پرتاب مسلسلوار کلمات سمت یکدیگر، عدم ارتباط انسانی را در میان خود عیان میکنند…


مجله اینترنتی ویکی تماس
شماره 25 – ویکی تئاتر
نسخه کامل گاهنامه را از اینجا تهیه نمائید
درام پلیسی، همنشین روان ما
منوچهر اکبرلو
اینکه چرا نمایشنامهی پلیسی نمینویسیم و اجرا نمیکنیم، موضوع این نوشتار نیست. میشود در جایی جدا آسیبشناسی کرد که چرا نمایشنامههایی اینگونه را جدی نپنداشتهایم و آنرا کممایه و عامهپسند (و درنتیجه بهدور از هنر فاخر تئاتر) پنداشتهایم. بدون آنکه توجه داشته باشیم در غرب (یعنی مهد درام) این بخش از ادبیات نمایشی، ادبیات داستانی و نیز فیلمنامههای پلیسی، قدر و منزلت خود را دارد و فقط «تلهموش» بیش از نیمقرن است که بدون تعطیلی روی صحنه میرود. نسل تماشاگر و نویسنده عوض میشود، لکن تمایل به این گونهی نمایشی، تغییر نمییابد. این نوشتار به بررسی اجمالی ویژگیهای نمایشنامهی پلیسی میپردازد.پیشینهی نمایشنامه با مضمون و ساختاری ویژه که بتوان به آن «پلیسی» اطلاق کرد، به چه زمان بازمیگردد؟ قبل از پاسخ دادن به این پرسش باید در نظر گرفت که اگر بخواهید تاریخچهای برای این امر در نظر بگیرید، باید نخست پذیرفته باشید که سه عنصر اصلی اینگونه نمایشنامه، یعنی جنایتکار، قربانی و پلیس (کارآگاه یا مرد و زنی با شمّ پلیسی) بر اثر رویدادی ایجاد شدهاند و پس از آن، یک نویسندهی باهوش، آنها را در یکجا جمع کرده و این گونه را ایجاد کرده است.لکن چنین نیست. اگر پیشینهی قتل، جنایت و بزه و تمایل ذاتی بشر برای کشف علت هر پدیده را به قابیل برسانیم، خاستگاه رویآوری به مضامین پلیسی را باید تا گذشتهی بسیار دور و گمشده در تاریخ بشر، بشناسیم…
طرازالاخبار؛ بوطیقای هنر نقالی در ایران
دکتر سهیلا نجم
…طرازالاخبار فخرالزمانی، یکی از بهترین و کاملترین اسناد موجود دربارهی شیوهی کار نقالان و بهویژه پیوند آنها با شعر است. اما با وجود اهمیت این کتاب بیهمتا و رهنمودهای سودمند آن، تنها شمار اندکی از پژوهشگران و اهل فن با این گنجینهی ارزشمند آشنا هستند. هدف فخرالزمانی از تألیف کتاب طرازالاخبار، شرح آداب و فنون و ترتیب مراحل نقل «حمزهنامه» یا همان «رموز حمزه» است. اما آنچه او در این کتاب ارائه میکند، بر نقل تمام قصهها قابلاجرا است. به گفتهی خود فخرالزمانی این کتاب مجموعهایست که مؤلف برای کمک به قصهگویان و جذابیت و اثربخشی اجرای آنها تالیف کرده است.کتاب طرازالاخبار شامل یک مقدمه (مشتمل بر پنج فصل) بهعلاوهی چهار طراز (هر طراز شامل ۱۲ فصل) و یک خاتمه است. مقدمه در باب پیشینهی قصهگویی و طبقهبندی انواع قصهها در چهار نوع «رزمی»، «بزمی»، «عشق و عاشقی»، «عیاری» است و در خاتمه نیز به تکمیل آنچه در چهار طراز اصلی نیاورده است پرداخته، هر طراز جداگانه شامل دوازده فصل است و هر فصل شامل بخش عظیمی از شعرها و نمونههای نثر مناسب نقل و نقالی و قصهپردازی است. بهعنوان مثال در طراز اول که ویژهی داستانهای رزمی یا حماسی است، مؤلف کوشیده است آنچه شعر دربارهی جنگ و آلات جنگ و مرکبها، توصیف صحنههای نبرد و احوال قهرمانان و گفتوگوی ایشان قبل از شروع جنگ و یا صحنههای هجوم به دشمن و غارت و تاراج وجود دارد، تمامی را بهتناسب موضوع و بر اساس نوع نظم تاریخی نقل کند…
یک رساله بی نظیر؛ فتوت نامه سلطانی
بهروز غریب پور
…اهمیت این فتوتنامه چندگانه است. اگر از زاویهی هرمنوتیک، یا تأویلشناسانه به آن نگاه کنیم، در فرآیند فهم یک اثر و چگونگی دریافت معنا از پدیدههای گوناگون هستی، اعم از گفتار و رفتار، میتوان ادعا کرد که واعظ کاشفی توانسته است در آداب معرکهگیران، از افسانهخوانان و خیمهشببازان و ناوهکشان، تا زورگیران و …، نسبتی مستقیم با مصحف و احادیث پیدا کند و اگر فرد متعصبی در اهمیت این هنر اجتماعی شک کرده، یا قائل به منع آن بوده است، او با تأویلاش، بیاعتباری ممانعت یا مخالفت با معرکهگیری را به اثبات رسانده است.او از زاویهی نشانهشناسی، به اسباب و عناصر و امتیازاتی که یک معرکهگیر داشته، چنان با دقت و ظرافت اشاره کرده و از اهمیت آنها و وجه قدسیشان صحبت میکند، که شنونده یا خواننده، با رازهای آنها آشنا میشود و با تأنی و دیدی عارفانه و گاه شاعرانه، اما در هر دو شکل عالمانه، حتی مخالفان سرسخت اینگونه فعالیتها را به فکر فرو میبرد…
درباره کتاب “نظریه برای مطالعات پرفورمنس“
دکتر رفیق نصرتی
از زمان نوشتهشدن کتابی که دربارهاش میخواهم بنویسم، حدود یک دهه و اندی میگذرد، در واقع فیلیپ اُسلاندر آنرا سال ۲۰۰۸ نوشته است، به قصد اینکه راهنمایی برای دانشجویان فراهم کند تا به زبانی بسیار ساده و مقدماتی با نظریهی انتقادی و ارتباط آن با مطالعات اجرا، آشنا شوند. پس چنانکه از عنواناش برمیآید؛ «نظریه برای مطالعات پرفورمنس: راهنمایی برای دانشجویان»، کتابی است بسیار مقدماتی و مختصر، که دریچهای است برای ورود دقیقتر و تخصصیتر به مسیرهایی که در این کتاب بهشکلی موجز، ترسیم شدهاند. در ابتدا بهنظرم میآید مختصری دربارهی اُسلاندر، یا بهعبارتی دیگر آوسلاندر، عرض شود. سپس به کتاب بپردازیم.فیلیپ آوسلاندر (1956) دورهی کارشناسیاش را با رتبهی عالی در رشتهی تاریخ هنر، از دانشگاه پنسیلوانیا در سال 1978 تمام کرده، و کارشناسی ارشدش را در رشتهی فیلم و تئاتر، از کالج هانترِ CUNY، یا سیتی یونیورسیتی آو نیویورکسیتی، گرفته است؛ که مجموعهای از چند کالج عمومی و انستیتو و غیره است. آوسلاندر پیاچدی یا مدرک دکتری تخصصیاش را نیز در همان رشتهی ارشدش، یعنی فیلم و تئاتر، در سال 1983 از دانشگاه کورنل، گرفته است. از 1978 در دانشکدهی تکنولوژی جورجیا، شروع به تدریس کرده و از سال 1999 استاد رسمی دانشکدهی ادبیات، رسانه و ارتباطات همین دانشگاه شده است…