دوران همهگیری کرونا یکبار دیگر اهمیت اعضای کادر درمان در سرتاسر جهان را ثابت کرد. درواقع در روزها و هفتههایی که همه نگران جانشان بودند، اعضای کادر درمان برخلاف دیگران که میکوشیدند از بیماری فرار کنند، سرجای خود ایستادند و کمک کردند تا جانهای بسیاری نجات و دردهای بسیاری التیام یابد.
همهگیری کرونا و امواج پیاپی بیماری تأکید مجددی بود بر اهمیت جایگاه کادر درمان و پزشکان و پرستاران و سایر همکاران آنها؛ همچنین تا حدود زیادی جو ضد پزشک سالیان اخیر را که بهنظر میرسد از سوی برخی رسانهها و برخی افراد تشدید هم میشد را تلطیف کرده و جایگاه مرجعیت اجتماعی پیشین را به جامعهی پزشکی کشور برگردانده است.
واقعیت این است که ویژگیهای خاص شغل – حرفهی پزشکی، باعث شده است که این رشته در کشورمان هواخواهان بسیاری داشته و انتخاب اول نخبگان جامعه باشد. تصور عمومی این است که پس از ورود به رشتهی پزشکی – که کاری نسبتاً سخت است- رفاه و آینده و جایگاه اجتماعی و احترام برای فرد تضمین شده است و به هر حال با پشت سر گذاشتن سختیهای دوران تحصیل دروازهی افتخار و ثروت بر روی او باز شده است.
طبیعی است که درامد یک پزشک و بهخصوص پزشکان متخصص و فوق تخصص از بسیاری مشاغل دیگر بیشتر باشد، اما نکتهی بسیار مهمی که شاید اکثریت جامعه متوجه آن نمیشوند، این است که یک پزشک متخصص و یا فوق تخصص پس از سالهای طولانی درس و کار همزمان و فرسودگی بسیار شدید روحی و جسمی به جایگاه خود دست یافته است.
موضوع پایان خودخواستهی زندگی چندین دانشجوی دورهی دستیاری (دانشجوی دورهی تخصصی پزشکی) در مقطعی کوتاه، شوکی سنگین به جامعهی پزشکی و افراد نزدیک به این جامعه وارد کرد. اگرچه دلایل متعدد و متفاوتی برای این به پایان خط رسیدن نخبههای جوان و ارزشمند جامعه مطرح شده است، اما واقعیت این است که این اقدامات ناراحتکننده درواقع زنگ خطر فرسودگی روحی و روانی نخبهترین جوانان کشور است که بهخصوص در 15 ماه گذشته بیشترین بار مقابله با کرونا در کل کشور بر شانههای آنان قرار داشته است.
برای فارغالتحصیلان تمام رشتههای دیگر، حتی تصور آنچه در دورهی چهارسالهی دستیاری تخصصی میگذرد هم ممکن نیست؛ دانشجویانی که از پس امتحان بسیار سخت دستیاری برآمده و از میان دهها هزار پزشک نخبهی کشور جزو دستیاران تخصصی شدهاند، از روز اول ورود به دانشگاه هم باید پزشک باشند هم دانشجو و هم معلم. یک دستیار سال اول تخصص باید 25 روز در ماه را در بیمارستان حاضر باشد و این حضور حداقل ششساعته و گاه هشتساعته و حتی دهساعته با دوازده کشیک بیستوچهارساعته ادامه مییابد. این یعنی یک دستیار دورهی تخصصی حداقل 275 ساعت در بیمارستان محل خدمت خود حاضر است. اما در دورهی کرونا این میزان بهطور معمول به 350 ساعت رسیده است و شاید باورنکردنی باشد بدانید که شاید 300 ساعت از این 350 ساعت به خدمت سخت بگذرد. این در حالی است که این دانشجو باید کلیهی مطالب سخت و پیچیدهی تخصصی را هم در همین زمان مطالعه کند و بیاموزد و برای دانشجویان پزشکی سالهای آخر دورهی عمومی هم نقش معلم و استاد را بازی کند.
هیچکس، هیچکس جز افرادی که در بخشهای کرونایی کشیک داده باشند، نمیتوانند فشار جسمی و روحی کشیکهای اینگونه را درک کنند. باور کنید باید از جنس آهن و سنگ باشی که تاب بیاوری و فرو نپاشی، و بدانید این چند هزار دستیار تخصصی کشور اصلیترین نقش را در بهبود و سلامت شدن دهها و شاید صدها هزار بستری کرونایی در این دوران داشتهاند.
یادمان باشد که در همهجای جهان، روی دانشجویان تخصصی سرمایهگذاری میکنند تا بعداً پزشکانی شایسته و وارسته و متعادل تحویل بگیرند؛ اما اگر از حقوق دورهی دستیاری و وضعیت تغذیه و استراحت دوران دستیاری در ایران مطلع شوید قطعاً متوجه میشوید که هیچ سرمایهگذاری روی این دستیاران ارزشمند انجام نمیشود و صرفاً به آنها دورنمای رفاه دوران متخصص و فوق تخصص شدن نشان داده میشود و از آنها خواسته میشود تاب بیاورند و اعتراض نکنند، به امید فردایی پربار…