جهان در حال برگشت به دوران پیش از کرونا یا تجربهی دوران پساکرونا است. بسیاری از کشورهای جهان توانستهاند بیش از نیمی از جمعیت مدنظر خود را علیه کرونا واکسینه کنند و سرعت واکسیناسیون در آنها در حال افزایش است. جدا از کشورهای غربی که حالا مسابقات فوتبال و کنسرتهای موسیقی را با حضور تماشاگران برگزار میکنند و کشورهای کوچک و ثروتمند حاشیهی خلیج فارس که واکسیناسیون اکثریت مردم کشورشان خیلی سخت نبود، کشورهای چین و هند با سرعتی باورنکردنی و حتی کشورهایی چون ترکیه، شیلی، مجارستان و اروگوئه هم به آماری درخشان در واکسیناسیون رسیدهاند.
طبیعی است که حالا بپرسیم جایگاه ایران کجاست؟ پاسخ این سئوال را میدانید و میدانیم. اما اینکه چه شد که در چنین وضعیتی قرار گرفتیم که از بسیاری از کشورهای با وضعیت مشابه و حتی کشورهای ضعیف هم در این مورد عقب افتادهایم، چند دلیل عمده و تعداد زیادی دلیل فرعی دارد که در این مختصر به دلایل اصلی میپردازیم:
واقعیت این است که از اولین روزهای مطرح شدن بحث ممکن بودن پایان همهگیری، سیاستگذاران اصلی عرصهی بهداشت و درمان کشور تصمیم به تکیه بر واکسنهای ساخت داخل گرفتند و درواقع این باور وجود داشت که واکسن باکیفیت ایرانی در زمان مناسب در اختیار قرار خواهد گرفت. پیشرفتهای علمی دانشمندان ایرانی و دستیابی به پلتفرمهای مختلف تولید واکسن، حس غرور و افتخار به ما میدهد؛ اما طبیعی است که حالا به این نتیجه رسیده باشیم که زمانبندی اتکا به واکسن ایرانی برای واکسیناسیون جامعهی عمومی در کشورمان ایراد داشته و باعث بروز مرگ و میر و بیماری بیش از حد در مقطعی از زمان در کشورمان شده است.
از سوی دیگر، تحریمهای ظالمانه باعث شد که ایران در برقراری ارتباط با تولیدکنندههای واکسن و نقلوانتقالات مالی برای خرید واکسن دچار مشکل شود. از سوی دیگر، اتکای ایران برای تأمین واکسن وارداتی بهصورت عمده به دو کشور چین و روسیه که به تعهدات خود عمل نکردند هم باعث بروز مشکلات فراوان شد.
در نهایت، اینکه قطعاً با گذر واکسنهای پرشمار ایرانی از مراحل کارآزماییهای بالینی و تأیید مؤثر بودن و ایمن بودن آنها، سرعت واکسیناسیون در کشور بسیار سریع خواهد شد و در نهایت در ماههای آینده شاهد واکسینه شدن اکثریت جامعه خواهیم بود. درصورتیکه جهشهای ویروس، واکسنها را بیاثر یا کم اثر نکند، در نهایت شاهد گذر کشورمان از مرحلهی همهگیری به تکگیری و پایان بیماری کرونا خواهیم بود.
اما آنچه مسلم است، اینکه میشد با برنامهریزی بهتر و دوراندیشی بیشتر، تهمیدی اندیشید که روزها و هفتههای بسیاری را با سرعت واکسیناسیون پایین و خیلی پایین نگذرانیم و شاهد مرگهای کمتر باشیم.